جدول جو
جدول جو

معنی بلندین - جستجوی لغت در جدول جو

بلندین
پیرامون در، چهارچوب در خانه، برای مثال در او افراشته درهای سیمین / جواهرها نشانده در بلندین (شاکر بخارایی - شاعران بی دیوان - ۴۸)، چوب بالای در، سردر خانه
تصویری از بلندین
تصویر بلندین
فرهنگ فارسی عمید
بلندین(بَ لَ)
چوب بالایین در خانه. (برهان) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
بلندین((بَ یا بِ لَ))
پیرامون در خانه، آستانه، چوب بالایین در خانه
تصویری از بلندین
تصویر بلندین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پلندین
تصویر پلندین
بلندین، پیرامون در، چهارچوب در خانه، چوب بالای در، سردر خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
بالاترین قسمت چیزی، اوج،
بلند بودن مثلاً بلندی دیوار، بلند و دراز شدن،
شدت مثلاً بلندی صدا،
کنایه از ارزش، اهمیت مثلاً بلندی مقام، کنایه از خوبی،
همراهی مثلاً بلندی بخت، دراز و طولانی بودن مثلاً بلندی شب،
مکان مرتفع مثلاً بلندی های البرز،
طول، ارتفاع مثلاً قد درخت به بلندی چهارمترمی رسید
فرهنگ فارسی عمید
(بَ بُ لَ)
موهای مرغولۀ سر که بالای پیشانی برآمده باشد. (آنندراج). زلف معلق و آویزان بر بالای پیشانی. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
پیرامن در باشد. (لغت نامۀ اسدی نسخۀ خطی نخجوانی). پیرامون و چوب بالائین در خانه باشد و بعضی چهارچوب در خانه را هم گفته اند. (آنندراج) :
در او افراشته درهای سیمین
جواهرها نشانده در پلندین.
شاکر بخاری
لغت نامه دهخدا
(نِ نَنْ دَ / دِ)
بلندبیننده. کسی که همتش بزرگ است. بلندهمت. بلندنظر. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا
(تَ)
بلند کردن. (آنندراج). افراختن. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(بُ لَ دَ)
مخفف بلندترین. (آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به بلند و بلندترین در ترکیبات بلند شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پلندین
تصویر پلندین
چارچوب در آستانه
فرهنگ لغت هوشیار
علو بالایی مقابل پستی کوتاهی، ارتفاع، درازی طول، بزرگی عظمت، قله (کوه)، نجد مقابل غور، اوج و ذروه. یا بلندی طاق. خیز (در ساختمان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
علو، بالایی، مقابل پستی، کوتاهی، ارتفاع، درازی، طول، بزرگی، عظمت، قله (کوه)، نجد، مقابل غور، اوج، ذروه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
ارتفاع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
Loftiness, Tallness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
hauteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
kebesaran, tinggi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
উচ্চতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
ukuu, urefu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
yücelik, uzunluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
고상함 , 키 큼
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
高尚 , 高さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
רָמוּת , גָּבוֹהַּ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
ऊंचाई , ऊँचाई
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
височина , висота
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
ความสูง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
verhevenheid, lengte
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
altura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
altezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
altivez, altura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
高贵 , 高度
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
wyniosłość, wysokość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
Erhabenheit, Größe
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
возвышенность , высота
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بلندی
تصویر بلندی
بلندائی , لمبائی
دیکشنری فارسی به اردو