جدول جو
جدول جو

معنی بلندنظری - جستجوی لغت در جدول جو

بلندنظری
جود، سعه صدر، مناعت
متضاد: تنگ نظری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلندنظر
تصویر بلندنظر
بلندهمت، دارای همت بلند و هدف عالی
فرهنگ فارسی عمید
(بُ لَ پَ)
به معنی بلندپروازی است. (از ناظم الاطباء). تفاخر کردن و بزرگی نمودن و ادعای مهتری بر سبیل مبالغت کردن. (از آنندراج). رجوع به بلندپروازی شود
لغت نامه دهخدا
(بَ نَ ظَ را)
نگرندگان بسوی زنان و عشقبازی کنندگان با آنها. (منتهی الارب). مردانی که به زنان نگاه میکنند. (المرصع). نظربازان
لغت نامه دهخدا
(کُ نَ ظَ)
کندبصری. کندچشمی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کندنظر شود
لغت نامه دهخدا
(لُ دُ دِ)
نام شهر و بندری از ایرلند شمالی (اولستر) کنار فیل و دارای 45هزار تن سکنه
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلند نظری
تصویر بلند نظری
دور بینی، عالی همتی سعه صدر مقابل تنگ نظری کوته بینی
فرهنگ لغت هوشیار
بلند نگر بلند بین دوربین، کسی که دارای هدف عالی است عالی همت دارای سعه صدر مقابل تنگ نظر کوته بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلند پری
تصویر بلند پری
عمل و حالت بلند پرواز
فرهنگ لغت هوشیار
منیع الطبع، بلندهمت، جواد، دست ودل باز
متضاد: تنگ نظر، کوتاه همت، خسیس
فرهنگ واژه مترادف متضاد