- بلت (بُ لَ)
طائریست سوزان پر، اگر یک پر آن بر پرهای دیگر پرندگان افتد بسوزاند آنها را. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد از لسان). آتش بال. و رجوع به بلح شود، گشادگی میان دو ابرو. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، روشن و از آن جمله است که گویند ’لیلهالقدر بلجه’. (از منتهی الارب). بلجه. و رجوع به بلجه شود، آنچه پشت عارض است تا گوش، که مویی بر آن نروید. (از ذیل اقرب الموارد از لسان)
