جدول جو
جدول جو

معنی بلاانگیزی - جستجوی لغت در جدول جو

بلاانگیزی
(بَ اَ)
عمل بلاانگیز. حالت بلاانگیز. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ دَ / دِ)
بلاانگیزنده. برانگیزانندۀ فتنه.
لغت نامه دهخدا
(دِ اَ)
حالت و چگونگی دل انگیز. دل انگیز بودن. دلفریبی. گوارایی. نشاط:
وآنگه از بهر این دل انگیزی
کرد بر تازه گل شکرریزی.
نظامی.
گرم شد بوسه در دل انگیزی
داد گرمی نشاط را تیزی.
نظامی.
بیست ونه شب بدین دل انگیزی
بود بازار من بدین تیزی.
نظامی.
آب او خورده با دل انگیزی
چرک تن را چرا دراو ریزی.
نظامی.
رجوع به دل انگیز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلا انگیزی
تصویر بلا انگیزی
عمل بلا انگیز حالت بلا انگیز
فرهنگ لغت هوشیار
آشوبنده گزند رسان برانگیزاننده فتنه، گزند آور، بدبخت. گزند آور، بدبخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل انگیزی
تصویر دل انگیزی
حالت و کیفیت دل انگیز
فرهنگ لغت هوشیار