بلاانقطاع (خوَدْ / خُدْ نِ / نَ دَ) مرکّب از: ب + لا (نفی) + انقطاع، بدون انقطاع. لاینقطع. پیاپی. (فرهنگ فارسی معین)، یکریز ادامه... مُرَکَّب اَز: ب + لا (نفی) + انقطاع، بدون انقطاع. لاینقطع. پیاپی. (فرهنگ فارسی معین)، یکریز لغت نامه دهخدا
بلاانقطاع صفت پیاپی، پی درپی، بلاوقفه، بی وقفه، پیوسته، لاینقطع، مدام، مستمر ادامه... صفت پیاپی، پی درپی، بلاوقفه، بی وقفه، پیوسته، لاینقطع، مدام، مستمر فرهنگ واژه مترادف متضاد