- بقرات
- جمع بقره، گاوان
معنی بقرات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بموجب، بنابر، بشرح
مکرر، بدفعات، بارها
ترکی تازی گشته از جغرات ماست ماست ترش جغرات یوغورت ماست ترش
هر یک از نمک های اسید بوریک
مهره های پشت، ستون فقرات
جمع نقره، کوب ها زنش ها نواختن ها جمع نقره: نوازشهای آلت موسیقی با انگشت، ضربها و وزنهای موسیقی. یا آلات ایقاعی نقرات. سازهای ضربی مانند دایره دف تنبک کوس و دهل که با کوبیدن بپوست آنها بصدا در می آیند. یا نقرات غیر لحنیه. ضربها یا وزنهایی بوده است که آواز یا لحنی همراه نداشته است
به هم فشار دادن انگشتان شست و وسطی و گذراندن ناگهانی و توام با فشار آن ها از کنار یکدیگر برای ایجاد صدا، بشکن
فقره ها، رویدادها، موضوع ها، مرتبه ها، موضوعات، مهره های پشت، جمع واژۀ فقره
اعمال نیک و خیرات
مشک ناب فرمشک
نوشته ای که به موجب آن دریافت یا پرداخت پولی را به دیگری واگذار می کنند