جدول جو
جدول جو

معنی بطیر - جستجوی لغت در جدول جو

بطیر
(بَ)
کفانیده و شکافته شده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مبطور. مشقوق. کفیده.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بصیر
تصویر بصیر
(پسرانه)
آگاه، بینا، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بشیر
تصویر بشیر
(پسرانه)
بشارت دهنده، مژده دهنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بشیر
تصویر بشیر
کسی که مژده و خبر خوش بیاورد، مژده دهنده، بشارت دهنده، از القاب پیامبر اسلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
فال بد زدن، به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فطیر
تصویر فطیر
نانی که خمیر آن ور نیامده باشد، در یهودیت، فصح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بایر
تصویر بایر
ویران، خراب، فاسد، زمینی که در آن زراعت نکنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بصیر
تصویر بصیر
بینا، کنایه از دانا، خبیر، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بطین
تصویر بطین
بزرگ شکم، ویژگی مردی که شکمش بزرگ باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
بارانی، باران دیده، باران خورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
چادر دارای تصویر پرندگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بگیر
تصویر بگیر
فلوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطیر
تصویر خطیر
بزرگ، مهم، عظیم، با قدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بعیر
تصویر بعیر
شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطین
تصویر بطین
مرد شکم بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطیط
تصویر بطیط
شگفت، دروغ، نیم موزه، جسک (بلا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطیش
تصویر بطیش
سخت گیر، تازنده تازان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطیخ
تصویر بطیخ
خربزه، هندوانه، کدو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطریر
تصویر بطریر
بی حیا، شلوغ کن، هیاهو کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطری
تصویر بطری
شیشه ای دهانه تنگ واستوانه ای شکل برای نوشابه وغیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شطیر
تصویر شطیر
دوروغریب، نیمه چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطیر
تصویر اطیر
هم آوای امیر گناه، تنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بغیر
تصویر بغیر
باستثنا، بجز، بدون، مگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بذیر
تصویر بذیر
سخن چین، ول زبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهیر
تصویر بهیر
هندی بازاریان لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بصیر
تصویر بصیر
بینا، دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشیر
تصویر بشیر
بشارت دهنده، مژده آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخیر
تصویر بخیر
بخوبی وخوشی، بسلامتی وتندرستی، بعاقبت وسر انجام نیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بثیر
تصویر بثیر
بسیار فراوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیطر
تصویر بیطر
بیطار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بقیر
تصویر بقیر
شکافته شده، چادری که آنرا شکافته بپوشند بی آستین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایر
تصویر بایر
زمین خراب، نا مزروع، خاک مرده، ویران، بی بنا، بی زرع وکشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بصیر
تصویر بصیر
بینش مند، بینا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فطیر
تصویر فطیر
برسم
فرهنگ واژه فارسی سره