- بطان
- تنگ پالان
معنی بطان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آستر لباس
آستر، آستر چیزی، آستر لباس، راز، سر درون، راز نهانی، رازدار
شکم پرور، کلان شکم
گفتار
در حال وزیدن
مثل شبه نظیر مانند. توضیح دایم الاضافه است
مرد شکم بزرگ
نهان شدن، پوشیدن وپوشیدگی ج بطن، شکم ها درونها
جمع بطن، شکم ها درون ها
بیهودگی، ناچیزگی، از میان رفتن زدایش باطل شدن فاسد شدن ضایع شدن بیهوده گشتن، از کار افتادن، فساد باطل شدگی، نادرستی نا چیزی: (در بطلان این قضیه شکی نیست)، سقوط حکم. یا بطلان شهوت. از میان رفتن شهوت نقصان شهوت. یا بطلان مطلق. در موردیست که هم اشخاص ذینفع و هم دیگران حق اعتراض بدان داشته باشند مقابل بطلان نسبی. توضیح تراضی طرفین در مورد بطلان مطلق امکان ندارد. یا بطلان نسبی. در موردیست که فقط اشخاص ذینفع حق اعتراض داشته باشند مقابل بطلان مطلق. توضیح درین مورد طرفین میتوانند تراضی نمایند. ناچیز شدن، باطل شدن
مرد نا چیز و معطل و بی کاره
سختگیر تازنده
آهستگی نمودن، درنگ نمودن، کندی درنگ
گرمابه
خرفه یمنی از گیاهان
اطراف یا سرانگشتان
فصاحت و زبان آوری، سخن و گفتار، شرح و تعبیر
از ته دل، از تصمیم قلب، از دل وجان
پنهان، خلاف ظاهر
روش، طریقه، عادات
درون
برنده قاطع برا
به آن
وزان، وزنده، در حال وزیدن، برای مثال نه ابر بهارم که چندان بگریم / نه باد بزانم که چندان بپویم (مسعودسعد - لغتنامه - بزان)
انگشتان، سرانگشتان، اطراف انگشتان
مخفی شدن، پنهان شدن، نهان شدن
جمع واژۀ بطن
جمع واژۀ بطن
پنهان، اندرون، درون چیزی، داخل هر چیز
بزرگ شکم، ویژگی مردی که شکمش بزرگ باشد
سخن گفتن، فصاحت، زبان آوری، سخن، شرح، تعبیر، در علوم ادبی علمی که دربارۀ بیان معنای واحد به شیوه های مختلف و بر پایۀ تصویرسازی مانند استفاده از تشبیه، استعاره و کنایه بحث می کند