کشت و کار و زراعت را گویند. (برهان). کشت و زرع باشد. (سروری). کشتکاری و زراعت و فلاحت. (ناظم الاطباء). بمعنی کشت و کار باشد. (رشیدی) (انجمن آرا) (جهانگیری) (آنندراج). کشت و زراعت. (مؤید الفضلاء). رجوع به شعوری ج 1 ورق 199 شود: چون شود وقت کشت بشکاری آب آن چشمه میشود جاری. شیخ آذری (از جهانگیری) (انجمن آرا) (رشیدی)
کشت و کار و زراعت را گویند. (برهان). کشت و زرع باشد. (سروری). کشتکاری و زراعت و فلاحت. (ناظم الاطباء). بمعنی کشت و کار باشد. (رشیدی) (انجمن آرا) (جهانگیری) (آنندراج). کشت و زراعت. (مؤید الفضلاء). رجوع به شعوری ج 1 ورق 199 شود: چون شود وقت کشت بشکاری آب آن چشمه میشود جاری. شیخ آذری (از جهانگیری) (انجمن آرا) (رشیدی)
شکاری و شکارچی و نخجیرگر و صیاد. (ناظم الاطباء). شکاری و صیاد. (آنندراج) : بیا بر بام ای عارف مکن هر نیمشب زاری کبوترهای دلها را توئی شاهین اشکاری. شمس تبریزی (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 143)
شکاری و شکارچی و نخجیرگر و صیاد. (ناظم الاطباء). شکاری و صیاد. (آنندراج) : بیا بر بام ای عارف مکن هر نیمشب زاری کبوترهای دلها را توئی شاهین اشکاری. شمس تبریزی (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 143)