جدول جو
جدول جو

معنی بشره - جستجوی لغت در جدول جو

بشره
ظاهر پوست بدن، روی پوست بدن انسان، روی، چهره
تصویری از بشره
تصویر بشره
فرهنگ فارسی عمید
بشره
نام محلی در ناحیه دلایۀ اندلس. در این ناحیه عودالنجوج یافت میشود که از حیث عطر کمتر از عود هندی نیست. (از الحلل السندسیه ج 1 ص 179)
نام قصبۀ ناحیه ای از جبل لبنان مشتمل بر 9 پارچه قریه. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2)
لغت نامه دهخدا
بشره
(بِ رَ)
نام اسب ماویه بن قیس. (منتهی الارب). نام اسبی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بشره
(بِ رَ)
نام جاریۀ عون بن عبداﷲ. (منتهی الارب). نام جاریه ای. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بشره
(بَ شَ رَ / رِ)
روی پوست آدمی و جز آن. (ناظم الاطباء). ظاهر پوست آدمی. (غیاث). ظاهر پوست مردم. (مهذب الاسماء) (دزی ج 1ص 88). بیرون پوست مردم و آنچه ظاهر شده باشد. (مؤید الفضلاء). ظاهر پوست آدمی و حیوانات. (آنندراج). ظاهر جلد انسان. (المرصع).
لغت نامه دهخدا
بشره
(بَ شَ رَ)
یکی بشر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به بشر شود.
لغت نامه دهخدا
بشره
(اِ تِ)
روی پوست برداشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به بشر شود.
لغت نامه دهخدا
بشره
ظاهر پوست آدمی، روی پوست بدن انسان
تصویری از بشره
تصویر بشره
فرهنگ لغت هوشیار
بشره
((بَ شَ رِ))
بیرونی ترین بخش پوست گیاهان، بخش سطحی پوست بدن جانوران و انسان
تصویری از بشره
تصویر بشره
فرهنگ فارسی معین
بشره
پوست، جلد، غشا، چهره، رخ، روی، صورت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بشری
تصویر بشری
(دخترانه)
بشارت، مژده
فرهنگ نامهای ایرانی
(تُ بُشْ شَ رَ)
مرغ صفاریه. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بشاره
تصویر بشاره
مسرور شدن بچیزی، شاد شدن وشاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بقره
تصویر بقره
گاو نر یا ماده، گاو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکره
تصویر بکره
میکده و میخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیره
تصویر بیره
گمراه ضال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بحره
تصویر بحره
شهر، مرغزار، آبخیز، تالاب، بوستان بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهره
تصویر بهره
حظ و قسمت، نصیب
فرهنگ لغت هوشیار
ملح آبدار برات سدیم که فرمول شیمیایی آن میباشد. وزن مخصوصش 7، 1 و سختیش بین 2 تا 5، 2 است. بوره طبیعی مزه گس دارد تنگار ملح الصناعه. براکس، شکر سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشته
تصویر بشته
اسپانیولی چچم شلمک ازگیاهان چچم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشره
تصویر آشره
چوب شکافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باره
تصویر باره
قاعده و قانون
فرهنگ لغت هوشیار
حلوا با کنجد و خرما، حلوایی که از آرد کنجد و خرما یا از نان باریک کرده مثل چنگال یکجا میمالند چنگالی انگشتو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکه
تصویر بشکه
ظرف چوبین بزرگ سر بسته برای آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشرحه
تصویر بشرحه
بشرح خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشرط
تصویر بشرط
مشروط، با عهد و پیمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشرطه
تصویر بشرطه
بشرط خود باشرطش
فرهنگ لغت هوشیار
مردمی مژده دادن مژده منسوب به بشر انسانی: ضعف بشری عقول بشری. مژده دادن، مژده مژدگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشمه
تصویر بشمه
پوستی که هنوز آن را دباغت نکرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
زمین خوب خاک سرخ، اندک شیر پارسی تازی شده بس ره از شهرها گل نیشابوری سنگ سپید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسره
تصویر بسره
نو دمیده از گیاه یک دانه غوره خرما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بعره
تصویر بعره
واحد بعر یک پشکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برره
تصویر برره
جمع بار نیکو کاران صالحان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باره
تصویر باره
موضوع، مورد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهره
تصویر بهره
سهمیه، فیض، سهم، فایده، نفع
فرهنگ واژه فارسی سره