جدول جو
جدول جو

معنی بسلا - جستجوی لغت در جدول جو

بسلا
دلیران
تصویری از بسلا
تصویر بسلا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بالا
تصویر بالا
(پسرانه)
قیافه (نگارش کردی: باا)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بخلا
تصویر بخلا
بخیل ها، خسیس ها، ممسک ها، لئیم ها، زفت ها، سیه کاسه ها، جمع واژۀ بخیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بسزا
تصویر بسزا
سزاوار، شایسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسلا
تصویر نسلا
از لحاظ نسل
نسلاً بعد نسل: نسلی پس از نسل، نسل بر نسل، پشت برپشت، زادبرزاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالا
تصویر بالا
مقابل پایین، بخش بلند هر چیز، زبر مثلاً بالای کمد، جای بلند، پشته، تپه و مانند آن،
قسمتی از اتاق یا تالار که دور از در قرار دارد، صدر مثلاً بفرمایید بالا بنشینید،
کنایه از دارای مقام یا رتبۀ باارزش تر یا مهم تر، بهتر، برتر مثلاً در کلاس از همه بالاتر بود،
قد و قامت، عالم مقدس در آسمان، اندازه، مقدار
بالا و پست: کنایه از آسمان و زمین، برای مثال ولیکن خداوند بالا و پست / به عصیان در رزق بر کس نبست (سعدی۱ - ۳۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بسله
تصویر بسله
خلر، گیاهی از تیرۀ پروانه واران با برگ های کوچک، گل های سفید، زرد یا آبی کم رنگ و دانه هایی که در غلافی شبیه غلاف باقلا جا دارد و مصرف خوراکی دارد، ملک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدلا
تصویر بدلا
بدیل، مردمان شریف و کریم
فرهنگ فارسی عمید
(بُسَ)
جمع واژۀ بسبل. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
تصویری از تسلا
تصویر تسلا
آسایش و اطمینان و خشنودی و شادکامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبلا
تصویر سبلا
بروتدار: زن، مژه دراز
فرهنگ لغت هوشیار
جمع بدیل، والایان جمع بدل بدیل شریفان کریمان، جمع بدل بدیل شریفان کریمان
فرهنگ لغت هوشیار
زفتی سخن ها هر چه گفتی راست گفتی - نکردی بامن اندر مهر زفتی تنگ چشمی سیمتاخ خسی، جمع بخیل، زفتان (در پارسی رو در روی زفت رادیابه تازی کریم است: کجا نه زفت خواهد بود نه راد - همان بهتر که باشی راد و دلشاد جمع بخیل گرسنه چشمان تنگ چشمان، جمع بخیل گرسنه چشمان تنگ چشمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالا
تصویر بالا
فراز، زبر، فوق، مقابل زیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بستا
تصویر بستا
بوقچه بغچه لفافه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بزلا
تصویر بزلا
گزند، رای درست، راه استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسزا
تصویر بسزا
سزاوار وشایسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسله
تصویر بسله
دانه ایست مابین ماش و عدس ملک خلر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسلی
تصویر بسلی
یونانی خلر گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسلا
تصویر اسلا
فراموشانیدن کسی را چیزی، اندوه بدر بردت، تسلیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالا
تصویر بالا
بالنده، نمو کننده، زبر، فوق، بلندی، ارتفاع، طول، درازا، پشته، تپه، قد و قامت
بالا بالاها پریدن: کنایه از بسیار جاه طلب بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بسزا
تصویر بسزا
((بِ سَ یا سِ))
سزاوار، شایسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بالا
تصویر بالا
Top, Upper
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بالا
تصویر بالا
supérieur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پاره کن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بالا
تصویر بالا
верхний , верхний
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بالا
تصویر بالا
ober
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بالا
تصویر بالا
верхній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بالا
تصویر بالا
górny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بالا
تصویر بالا
顶部的 , 上面的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بالا
تصویر بالا
superior
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بالا
تصویر بالا
superiore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بالا
تصویر بالا
superior
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بالا
تصویر بالا
boven
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بالا
تصویر بالا
บน , ด้านบน
دیکشنری فارسی به تایلندی