فیروزه، سنگی باشد سبزرنگ شبیه به زمرد لیکن بسیار کم بها و کم قیمت، (برهان) (از رشیدی)، سنگی باشد سبزرنگ و بعضی گفته اند شیشۀ کبودرنگ که به پیروزه مشتبه شود، (انجمن آرا) : چنان مستم چنان مستم من امروز که فیروزه نمیدانم ز بیروز، مولوی، رجوع به فیروزه شود
فیروزه، سنگی باشد سبزرنگ شبیه به زمرد لیکن بسیار کم بها و کم قیمت، (برهان) (از رشیدی)، سنگی باشد سبزرنگ و بعضی گفته اند شیشۀ کبودرنگ که به پیروزه مشتبه شود، (انجمن آرا) : چنان مستم چنان مستم من امروز که فیروزه نمیدانم ز بیروز، مولوی، رجوع به فیروزه شود
نوروز. (مهذب الاسماء) (دستورالاخوان) (منتهی الارب) (جهانگیری). معرب نوروز است. رجوع به نوروز در این لغت نامه و نیز رجوع به المعرب جوالیقی ج 1 ص 340 و الجماهر ص 53 و دزی ج 6 ص 742 شود: روز نیروز ساعت دوم... از ابرشتجان بیرون آمد. (تاریخ قم ص 243)
نوروز. (مهذب الاسماء) (دستورالاخوان) (منتهی الارب) (جهانگیری). معرب نوروز است. رجوع به نوروز در این لغت نامه و نیز رجوع به المعرب جوالیقی ج 1 ص 340 و الجماهر ص 53 و دزی ج 6 ص 742 شود: روز نیروز ساعت دوم... از ابرشتجان بیرون آمد. (تاریخ قم ص 243)