جدول جو
جدول جو

معنی بزغام - جستجوی لغت در جدول جو

بزغام
(بُ)
از قرای نسف است به ماوراءالنهر. (از لباب الانساب) (از معجم البلدان). و ابوطاهر حمزه بن محمد بن اسد بزغامی منسوب بدان قریه است. وی بسال 412 هجری قمری در جوانی درگذشت. (از لباب الانساب) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ)
مرکز دهستان تحت جلگۀ بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور. سکنه 431 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت وراه آن مالرو است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بَ غَ)
یک علف خارداری است که شیرۀ آنرا عقاقیا گویند. (شرفنامه از فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
بغوم. بانگ آهو و شتر و گاو دشتی. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بانک آهوان وگوساله. (مهذب الاسماء). صوت آهو. (اقرب الموارد) ، مرد سست و سنگین. (ناظم الاطباء) ، مرد چرکین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، شتر فربه. (منتهی الارب) (آنندراج). شتر کلان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بانگ کردن آهو بسوی بچه بنرمترین آواز. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا