جدول جو
جدول جو

معنی برگفتن - جستجوی لغت در جدول جو

برگفتن
شرح دادن، باز گفتن
تصویری از برگفتن
تصویر برگفتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بدگفتن
تصویر بدگفتن
بهتان زدن، افترا زدن، بدگویی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگرفتن
تصویر برگرفتن
بر داشتن چیزی، گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن، واپس آمدن، بازآمدن
واژگون شدن، سرنگون شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورگفتن
تصویر ورگفتن
باز گفتن مجددا گفتن، گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
((~. گَ تَ))
رجعت کردن، منصرف شدن، تغییر یافتن، واژگون شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگرفتن
تصویر برگرفتن
((~. گِ رِ تَ))
برداشتن، از جایی به جایی نقل کردن، جدا کردن، منشعب کردن، آغاز کردن، دور کردن، ربودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
Recoil, Revert, Undo
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرگفتن
تصویر پرگفتن
Chatter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
отскочить , возвращаться , отменять
دیکشنری فارسی به روسی
zurückziehen, zurückkehren, rückgängig machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
відскочити , повертатися , скасувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
后退 , 恢复 , 撤销
دیکشنری فارسی به چینی
recuar, reverter, desfazer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
indietreggiare, tornare, annullare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
retroceder, revertir, deshacer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
reculer, revenir, annuler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
terugtrekken, terugkeren, ongedaan maken
دیکشنری فارسی به هلندی
ถอย , กลับมา , ยกเลิก
دیکشنری فارسی به تایلندی
พูดพล่าม
دیکشنری فارسی به تایلندی
mundur, kembali, membatalkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
, معبّرٌ , تعبيريٌّ
دیکشنری فارسی به عربی