- برکاپوس (بَ)
برکاپوز. برکافور. (از فرهنگ فارسی معین). بتفوز. رجوع به برکاپوز و برفوز شود
معنی برکاپوس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(بَ)
لغت نامه دهخدا
برفوز. (آنندراج). برکاپوس. برکافوز. (فرهنگ فارسی معین). پیرامون و اطراف دهان. (برهان) (ناظم الاطباء). پک و پوز. (از فرهنگ فارسی معین)
(تُ)
لغت نامه دهخدا
مانلیوس... در سال 353 قبل از میلاد فرمانروای مطلق روم بود و بسال 349 قبل از میلاد سه بار به سمت کنسولی رسید و در سال 340 قبل از میلاد بر لاتینی ها پیروز گشت
(بَ)
لغت نامه دهخدا
برپوز است که پیرامون دهان و منقار پرندگان باشد. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) :
آنکه را بد ز پیل ملموسش
دست و پای سطبر برپوسش
گفت شکلی چنانکه مضبوط است
راست همچون عمود مخروط است.
سنایی (آنندراج).
کلمه مصحف بدفوز و بتفوز است. رجوع به بتفوز و بدفوز شود
آنکه را بد ز پیل ملموسش
دست و پای سطبر برپوسش
گفت شکلی چنانکه مضبوط است
راست همچون عمود مخروط است.
سنایی (آنندراج).
کلمه مصحف بدفوز و بتفوز است. رجوع به بتفوز و بدفوز شود
