جدول جو
جدول جو

معنی بروگل - جستجوی لغت در جدول جو

بروگل
(بْرو / بُ گِ)
خاندانی مشهور از نقاشان فلامانی، که از آن جمله اند:
- پیر مشهور به پیر بروگل قدیم، در حدود 1530 میلادی متولد شد و بسال 1569 میلادی درگذشت. وی رسام مناظرو نقاشی صحنه های قری و قصبات بود.
- پیر مشهور به پیر بروگل جوان، پسر پیر بروگل قدیم، وی در حدود سال 1564 میلادی در بروکسل متولد شد و بسال 1637 یا 1638 میلادی درگذشت. ذوق وی در تجسم صحنه های موحش موجب شده که او را بنام بروگل جهنم بنامند.
- ژان برادر پیر جوان، وی بسال 1568 میلادی در بروکسل متولد شد و در سال 1625 میلادی درگذشت. بسبب لطف رنگ آمیزی تابلوهایش بنام بروگل مخملی نامیده شده. (از فرهنگ فارسی معین) ، زری که در غیر دارالضرب و ضرابخانه سکه کرده باشند. (برهان) (ناظم الاطباء). پول قلب و بد که در غیر دارالضرب سکه زده باشند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سروگل
تصویر سروگل
(دخترانه)
مرکب ازسرو (درختی همیشه سبز) + گل
فرهنگ نامهای ایرانی
(بِ)
پیر د. کاردینال فرانسوی. وی بسال 1575م. متولد شد و در سال 1629 میلادی درگذشت. او جداً به استقرار فرقۀ کارملیط در فرانسه کمک کرد و اجتماع مذهبی ’اراتوار’ را دایر نمود. برول یکی از عاملان رنسانس کاتولیک در فرانسه در قرن هفدهم میلادی بشمار میرود. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا