جدول جو
جدول جو

معنی برزآب - جستجوی لغت در جدول جو

برزآب
(بُ)
دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه شهرستان سنندج. سکنۀ آن 110 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هرزآب
تصویر هرزآب
آبی که بیهوده روی زمین جاری شود، فاضلاب، پس آب
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
آبی که از کشتزار به زمین لم یزرع رود. (یادداشت به خط مؤلف). آبی که از کردهای سیراب شده سرازیر گردد و به زمین های نامزروع روان شود. (یادداشت به خط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان حومه بخش کوهپایۀ شهرستان اصفهان. سکنۀ آن 426 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک، کوهستانی و سردسیری است و سکنۀ آن 837 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، ارزن، بن شن، پنبه، کنجد، کرچک می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، بلندی کوه. ستیغ کوه. قلۀ کوه:
ببودند یک هفته بر برزکوه
سرهفته گشتند یکسر ستوه.
فردوسی.
که اکنون شما را بدین برزکوه
بباید بدن ناپدید از گروه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بر آب
تصویر بر آب
تند سریعا بسرعت شتابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرزآب
تصویر هرزآب
آبی که ازکشت زار بزمین لم یزرع رود، فاضل آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرزآب
تصویر هرزآب
((هَ زِ))
آبی که بیهوده روی زمین جاری شود، فاضلاب
فرهنگ فارسی معین