جدول جو
جدول جو

معنی بردبار - جستجوی لغت در جدول جو

بردبار
شکیبا، صبور، صبر کننده، تاب آوردنده، تحمل کننده
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
فرهنگ فارسی عمید
بردبار
(بُ)
حلیم. (دهار) (ترجمان القرآن). حمول. متحمل. (انجمن آرا) (آنندراج). تاب آورنده و تحمل کننده. (برهان) (انجمن آرا). صابر. صبور. (یادداشت مؤلف). پرحوصله. شکیبا. باصبر و با تحمل و پذیرفتار. (ناظم الاطباء) :
گشاده دلان را بود بخت یار
انوشه کسی کو بود بردبار.
فردوسی.
نگر تا نباشی جز از بردبار
که تیزی نه خوب آید از شهریار.
فردوسی.
خردمند گر دل کند بردبار
نباشد بچشم جهاندار خوار.
فردوسی.
چو نیکی کنش باشی و بردبار
نباشی بچشم خردمند خوار.
فردوسی.
بکار اندرون داهی پیش بینی
بخشم اندرون صابر بردباری.
فرخی.
پردلی پردل ولیکن مهربانی مهربان
قادری قادر ولیکن بردباری بردبار.
فرخی.
خنک آنان که خداوند چنین یافته اند
بردبار و سخی و خوب خوی و خوب سیر.
فرخی.
نیست از شاهان گیتی اندر این گیتی چو او
وقت خدمت حق شناس و وقت زلت بردبار.
فرخی.
تو خوارکار ترکی من بردبار عاشق
زشت است خوارکاری خوب است بردباری.
منوچهری.
نیست به بد رهنمون نیست ببد مضطرب
نیست ببد بردبار نیست ببد متهم.
منوچهری.
گر با تو بردباری چندی نکردمی من
در خدمتم نکردی چندین تو خوارکاری.
منوچهری.
خدایا تو حلیم و بردباری
که بر مؤبد همی آتش بباری.
(ویس و رامین).
همی گویم خدایا کردگارا
بزرگا کامگارا بردبارا.
(ویس و رامین).
تو از بردباران بدل ترس دار
که از تند درکین بتر بردبار.
اسدی.
با جاهل و بی خرد درشتم
با عاقل نرم و بردبارم.
ناصرخسرو.
بروز هزاهز یکی کوه بود
شکیبا دل بردبار علی.
ناصرخسرو.
بر سر من تاج دین نهاده خرد
دین هنری کرد و بردبار مرا.
ناصرخسرو.
ما بسیار سخن ناسزا با شاه گفته ایم اما شهریار خود بردبار است. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی).
با قدر تو نه چرخ برین است سرفراز
با حلم تو نه جرم زمین است بردبار.
سوزنی.
بردبار شو تا ایمن شوی. (مرزبان نامه).
تو نمی بینی که یار بردبار
چونکه با او ضد شوی گردد چو مار.
مولوی.
گر بردبار باشم و هشیار و نیکمرد
دشمن گمان برد که بترسیدم از نبرد.
سعدی.
به هر چه رو دهد آئینه وار میسازم
زمانه منفعل از طبع بردبار من است.
کلیم کاشانی (آنندراج).
زخم میباشد گران شمشیر لنگردار را
زینهار از دشمنان بردبار اندیشه کن.
صائب.
- نابردبار، غیر متحمل. ناصبور.
لغت نامه دهخدا
بردبار
حلیم، متحمل، تاب آورنده، صابر، صبور، شکیبا، پر حوصله
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
فرهنگ لغت هوشیار
بردبار
((بُ))
بارکش، شکیبا
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
فرهنگ فارسی معین
بردبار
صبور
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
فرهنگ واژه فارسی سره
بردبار
آرام، باحوصله، پرشکیب، حلیم، حمول، خویشتن دار، رزین، شکیبا، صابر، صبور، متحمل
متضاد: کم صبر، ناشکیبا، نابردبار، کم حوصله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بردبار
متسامحٌ
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به عربی
بردبار
Tolerant
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بردبار
tolérant
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بردبار
hoşgörülü
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بردبار
بردبار
دیکشنری اردو به فارسی
بردبار
بردبار
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به اردو
بردبار
সহিষ্ণু
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به بنگالی
بردبار
msubili
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بردبار
सहिष्णु
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به هندی
بردبار
관대한
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به کره ای
بردبار
寛容な
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بردبار
סובלני
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به عبری
بردبار
toleran
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بردبار
อดทน
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به تایلندی
بردبار
tolerant
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به هلندی
بردبار
tolerante
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بردبار
tollerante
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بردبار
tolerante
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بردبار
容忍的
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به چینی
بردبار
tolerancyjny
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به لهستانی
بردبار
терплячий
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بردبار
tolerant
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به آلمانی
بردبار
терпимый
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بردباری
تصویر بردباری
صبر، تحمل، تاب وطاقت، شکیبایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بردباری
تصویر بردباری
بارکشی، تحمل تاب و طاقت، صبر شکیبایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بردباری
تصویر بردباری
بارکشی، صبر، شکیبایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بردباری
تصویر بردباری
صبر، تحمل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بردباری
تصویر بردباری
Forbearance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بردباری
تصویر بردباری
терпимость
دیکشنری فارسی به روسی