جدول جو
جدول جو

معنی برجکی - جستجوی لغت در جدول جو

برجکی(بُجَ)
دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند. سکنه آن 313 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برکی
تصویر برکی
تهیه شده از برک، برای مثال حاجت به کلاه برکی داشتنت نیست / درویش صفت باش و کلاه تتری دار (سعدی - ۹۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برمکی
تصویر برمکی
نوعی عطر مرکب، مثلث
فرهنگ فارسی عمید
(بَ رَ)
منسوب به برک که بفتحتین است و آن قماشی باشد از پشم اشتر که اکثر لباس فقرا بآن باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(بُ جَ)
دهی است از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد. سکنه آن 138 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
نوعی پارچه:
برکجی با نسبت دارائیست
خلعت خورشید و مرغ شب پره.
نظام قاری
لغت نامه دهخدا
(بَ مَ)
منسوب به برمک، که نام پدر خالد و جد ابوعلی یحیی و دو پسرش فضل و جعفر است. (از الانساب سمعانی). واحد برامکه که قومی اند موصوف به جود و کرم. (از اقرب الموارد). کسانی که از نسل برمک باشند. منسوب به طایفۀ برمک. ج، برامکه. (ناظم الاطباء) :
جعفر صادق به قول، جعفر برمک به جود
با هنر هاشمی، با کرم برمکی.
خاقانی.
- امثال:
مگر من برمکی هستم، چرا بر من جور روا دارید؟ (امثال و حکم دهخدا).

منسوب به برمک که نام جایگاهی است. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(بُ جِکَ)
دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار. سکنه آن 230 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
مرکّب از: بر + جای، ثابت. پایدار. برقرار. برمکان و برمحل. (ناظم الاطباء) : پادشاهان ما را آنانکه گذشته اند ایزدشان بیامرزاد و آنچه برجایند باقی داراد. (تاریخ بیهقی)، رجوع به برجا شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
ممالیک برجی، ممالیک جمع مملوک بمعنی غلام است و بیشتر این کلمه را در مورد غلامان سفیدپوست بکار میبرده اند سلاطین ممالیک مصر از غلامان ترک یا چرکسی بودند که ابتدا در جزء قراولان مزدور الملک الصالح ایوب قرار داشتند اولین ایشان شجره الدر زوجه الملک الصالح است اگرچه چند سالی اسماً سلطنت با موسی از بازماندگان خاندان ایوبی بود ولی پس از او ممالیک رسماً سلطنت مصر را بدست گرفتند و ایشان دو طبقه اند ممالیک بحری و ممالیک برجی و این دو طبقه تا نیمۀ اول قرن دهم هجری مصر و شام را تحت اداره و حکومت خود داشتند و افراد آن سلسله ها با وجود سلطنت کوتاه و جنگهای داخلی دائمی و کشتن یکدیگر ممالک خویش را بخوبی اداره میکردند و شهر قاهره هنوز از دورۀ سلطنت ایشان آثاری دارد که نمایندۀ عشق و علاقۀ سلاطین مملوک بصنایع مستظرفه دنیاست ممالیک علاوه بر این مردمانی جنگاور و دلیر بودند و در مقابل صلیبیون عیسوی و اردوهای تاتار مقاومتهای نیکوکردند مخصوصاً تاتار را که در قرن هفتم هجری برآسیااستیلا یافته و مصر را طرف تهدید قرار داده بودند چند بار مغلوب نمودند. ممالیک برجی از 784 هجری قمری تا 922 هجری قمری مطابق 1382 میلادی تا 1517 میلادی حکومت کردند اولین آنان سیف الدین برقوق ظاهر و آخرین آنان تومان بیک اشرف بود. این سلسله را سلاطین عثمانی از میان برداشتند. (ترجمه طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 74 و 75)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
منسوب به برج.
لغت نامه دهخدا
کلاه درازی که از برک یا نمد دوزند زاهدان و درویشان برسر گذارند برنس
فرهنگ لغت هوشیار
مستقرثابت، پایدار پایا باقی. یا برجای بودن، در محل خود بودن، ثابت بودن برقرار بودن، بجایدر جای، در حق دربارهء. توضیح لازم الاضافه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمکی
تصویر برمکی
خاندان برامکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکی
تصویر برکی
((بَ رَ))
بافته ای از پشم شتر که درویشان از آن کلاه دوزند
فرهنگ فارسی معین
بره ی خال خالی سیاه و سفید، حیوان خال خالی، آبله رو
فرهنگ گویش مازندرانی
ته دیگ
فرهنگ گویش مازندرانی