جدول جو
جدول جو

معنی برجستگی - جستجوی لغت در جدول جو

برجستگی
برآمدگی، بالاآمدگی، بلندی
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
فرهنگ فارسی عمید
برجستگی
(بَ جَ تَ / تِ)
. برجسته بودن. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا
برجستگی
بلندی، جهندگی
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
فرهنگ لغت هوشیار
برجستگی
امتیاز
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
برجستگی
برآمدگی، تحدب، بلندی، امتیاز، برتری، تشخص، تمایز، عمدگی، اهمیت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
برجستگی
الشّهرة
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به عربی
برجستگی
Bumpiness, Conspicuousness, Prominence
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
برجستگی
irrégularité, visibilité, proéminence
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
برجستگی
irregularidad, notoriedad, prominencia
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
برجستگی
неровность , заметность , выдающееся положение
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به روسی
برجستگی
Unebenheit, Auffälligkeit, Prominenz
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به آلمانی
برجستگی
нерівність , помітність , виразність
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
برجستگی
nierówność, wyrazistość, wybitność
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به لهستانی
برجستگی
不平整 , 显眼 , 突出
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به چینی
برجستگی
irregularidade, visibilidade, proeminência
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
برجستگی
برجستگی، عالیجناب
دیکشنری اردو به فارسی
برجستگی
ٹوٹ پھوٹ , برجستگی , نمایاں
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به اردو
برجستگی
অমসৃণতা , ঐচ্ছিকতা , উজ্জ্বলতা
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به بنگالی
برجستگی
mabadiliko ya uso, umaonekana, umaarufu
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
برجستگی
engebelik, belirginlik
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
برجستگی
울퉁불퉁 , 두드러짐
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به کره ای
برجستگی
凸凹 , 顕著
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
برجستگی
irregolarità, evidenza, prominenza
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
برجستگی
असमानता , स्पष्टता , प्रमुखता
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به هندی
برجستگی
ketidakrataan, keterlihatan, keunggulan
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
برجستگی
ความขรุขระ , ความเด่น , ความโดดเด่น
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به تایلندی
برجستگی
onregelmatigheid, opvallendheid, prominentie
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به هلندی
برجستگی
אי סדר , בָּרוּת , בולטות
تصویری از برجستگی
تصویر برجستگی
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ جَ تَ / تِ)
برجستگی و برآمدگی. (ناظم الاطباء). رجوع به ورجستن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از برگشتگی
تصویر برگشتگی
وضع و حالت برگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برخاستگی
تصویر برخاستگی
بلند شدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براستای
تصویر براستای
در حق درباره در باب: (اینک باعنان تو نهادم مکافات این مکرمت را که براستای من کردی) (بیهقی 34) (لازم الاضافه است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آراستگی
تصویر آراستگی
آراسته بودن عمل آراسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سربستگی
تصویر سربستگی
ابهام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بایستگی
تصویر بایستگی
ضرورت، لزوم، وجوب، اجبار
فرهنگ واژه فارسی سره