جدول جو
جدول جو

معنی برباران - جستجوی لغت در جدول جو

برباران
(بَ)
مزرعی که بهنگام باران کاشته شود. (آنندراج). کشتزاری که در هنگام باران کشته شود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
برباران
کشت زاری که در هنگام باران کشته شود
تصویری از برباران
تصویر برباران
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیساران
تصویر بیساران
(پسرانه)
بی سرها، بی دلیل قتل عام شده ها، نام روستایی نزدیک سنندج (نگارش کردی: بساران)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
عمل پرتاب کردن بمب از هواپیما بر روی شهرها و هدف های نظامی
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
دهی از دهستان پائین شهر بخش میناب شهرستان بندرعباس و دارای 750 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین می شود. محصول آن خرما است. مزارع جلال آباد، محمدشاهی و دلالان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
این + حرف ربط چه، این چیز. این امر. مقابل آنچه: اینچه بر لفظبونصر رفت در این مجلس فراکردندتا به امیر رسانیدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 605) ، دریده گردانیدن، یقال: اوهیت السقاء. (منتهی الارب). دریده گردانیدن مشک و یا ریسمان را. دریده گردانیدن مشک را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کفیده گردانیدن، سست و فروهشته کردن. (ناظم الاطباء). شلشله گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) ، گول گردانیدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بفارسی سطاریون است. (فهرست مخزن الادویه). گیاهی است دوایی که آنرا بیونانی سطاریون خوانند بر گزیدگی عقرب ضماد کنند نافع باشد. (برهان) (آنندراج). و رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن و تذکرۀ ضریر انطاکی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از برباریس
تصویر برباریس
زرشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسیاران
تصویر بسیاران
جماعت، مردمان، انبوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اربابان
تصویر اربابان
درتازی نیست (تک ارباب) دارندگان زمینداران بالاسران خاوندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بربیابان
تصویر بربیابان
صحرای خشک، لم یزرع
فرهنگ لغت هوشیار
پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین و ریختن بمبهای پیاپی بموضعی، بمباردمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
بمباردمان، فرو ریختن پیاپی بمب از هواپیما بر روی اهداف از پیش تعیین شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
قصفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
Bombardment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardeio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
বোমাবর্ষণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
бомбардировка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
Bombardierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
бомбардування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
بمباری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
mashambulizi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardıman
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
폭격
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
爆撃
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
הפצצה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
बमबारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
轰炸
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
การทิ้งระเบิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardement
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardeo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
pemboman
دیکشنری فارسی به اندونزیایی