- براندنبورگ (بْرا / بِ دِمْ)
براندبورگ. دشتی است در آلمان شرقی که از خاک لم یزرع و رسوبهای منجمد پوشیده شده است و در آن چاودار و سیب زمینی بعمل می آورند و به تربیت اغنام می پردازند. این ناحیه جزو قلمروهای شارلمانی بوده و در قرن 12 میلادی بدست سلسلۀ اسکانی و در قرن 15 میلادی بدست هوهنزولرن افتاد و سپس مرکز پروس گردید. (از لاروس) ، اقامه کردن. قائم کردن. برپا ساختن.
- برپا داشتن نماز، اقامۀ نماز: آن جماعتی که ما در روی زمین صاحب تمکین ساختیم ایشان را، نماز را برپا داشتند. (تاریخ بیهقی ص 314)
براندبورگ. شهری است در آلمان شرقی که در ساحل رود هاول واقع است و 87000 تن سکنه دارد. صنایع آن بافندگی و نساجی و ماشین آلات و صنایع شیمیائی است. (از فرهنگ فارسی معین)
- برپا داشتن نماز، اقامۀ نماز: آن جماعتی که ما در روی زمین صاحب تمکین ساختیم ایشان را، نماز را برپا داشتند. (تاریخ بیهقی ص 314)
براندبورگ. شهری است در آلمان شرقی که در ساحل رود هاول واقع است و 87000 تن سکنه دارد. صنایع آن بافندگی و نساجی و ماشین آلات و صنایع شیمیائی است. (از فرهنگ فارسی معین)
