جدول جو
جدول جو

معنی برادروار - جستجوی لغت در جدول جو

برادروار
برادرانه
متضاد: خواهروار
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
سوار. (ناظم الاطباء). اسپ سوار. (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
بادخایه را گویند. (آنندراج). بادخایه است یعنی فتق. (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 159). رجوع به باد خصیه، بادخایه، بادخایگی، غری، بادخور، فتق و دبه خایگی شود.
لغت نامه دهخدا
(دَرْ)
مانند مادر. همچون مادر. و رجوع به مادر شود
لغت نامه دهخدا
برادر وار، به صورت مساوی و یکسان، در کمال عدالت و رعایت
فرهنگ گویش مازندرانی