ناپرهیزگار وبی پروا. (آنندراج). بی احتیاط. بی اعتدال. (ناظم الاطباء) ، علانیه. (آنندراج) (معجم متن اللغه) : فعل فلان کذا بدحاً، علانیه کرد فلان آن کار را. (ناظم الاطباء). قطعه بدحاً، ای علانیهً. (منتهی الارب)
ناپرهیزگار وبی پروا. (آنندراج). بی احتیاط. بی اعتدال. (ناظم الاطباء) ، علانیه. (آنندراج) (معجم متن اللغه) : فعل فلان کذا بدحاً، علانیه کرد فلان آن کار را. (ناظم الاطباء). قطعه بدحاً، ای علانیهً. (منتهی الارب)
بی احتیاطی. - ناپرهیزی کردن، برخلاف دستور طبیب یا قواعد طبی چیزهائی منافی سلامت خوردن. کارهای منافی سلامت کردن. غذاهائی ناملایم مزاج خوردن. غداهای مضر خوردن. در دوران مرض یا نقاهت غذای نامناسب و مضر خوردن
بی احتیاطی. - ناپرهیزی کردن، برخلاف دستور طبیب یا قواعد طبی چیزهائی منافی سلامت خوردن. کارهای منافی سلامت کردن. غذاهائی ناملایم مزاج خوردن. غداهای مضر خوردن. در دوران مرض یا نقاهت غذای نامناسب و مضر خوردن