جدول جو
جدول جو

معنی بدهکار - جستجوی لغت در جدول جو

بدهکار
مدیون، مقروض
تصویری از بدهکار
تصویر بدهکار
فرهنگ واژه فارسی سره
بدهکار
مدیون، کسی که بدیگری پولی را مقروض است، قرضدار
تصویری از بدهکار
تصویر بدهکار
فرهنگ لغت هوشیار
بدهکار
((بِ دِ بِ))
دارای بدهی، مدیون
تصویری از بدهکار
تصویر بدهکار
فرهنگ فارسی معین
بدهکار
وام دار، قرض دار، مدیون، کسی که چیزی یا پولی وام دارد و باید بدهد
تصویری از بدهکار
تصویر بدهکار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بدهکاری
تصویر بدهکاری
عمل بدهکار وامداری قرض داری مقابل بستانکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدهکاری
تصویر بدهکاری
عمل بدهکار، وامداری، قرض داری، مقابل بستانکاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بدهکاری
تصویر بدهکاری
وام داری، قرض داری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدهکاری
تصویر بدهکاری
Indebtedness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
задолженность
دیکشنری فارسی به روسی
заборгованість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بشكلٍ بلا عيبٍ
دیکشنری فارسی به عربی
ऋणग्रस्तता
دیکشنری فارسی به هندی
ঋণগ্রস্থতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بزهکار
تصویر بزهکار
مجرم
فرهنگ واژه فارسی سره
آنکه مرتکب کارهای بد شود بد کردار بد عمل بد فعل بدفعال، شریر موذی، فاسق فاجر زنا کار لواط کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدکار
تصویر بدکار
آنکه مرتکب کارهای بد شود، بدکردار، بدفعل، گنهکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدکار
تصویر بدکار
بدعمل، بدکردار، شریر، گنهکار، کسی که مرتکب کارهای زشت و ناپسند می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدهکار کردن
تصویر بدهکار کردن
Indebt
دیکشنری فارسی به انگلیسی