جدول جو
جدول جو

معنی بدذهن - جستجوی لغت در جدول جو

بدذهن
(بَ ذِ)
کندذهن و بی وقوف. (آنندراج). بطی ءالفهم و کودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ ذِ)
کندذهنی. کودنی. مقابل تندذهنی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(بَدْ، دَ هََ)
آنکه بیشتر دشنام گوید. بدزبان. پلیدزبان. زشت گوی. (یادداشت مؤلف). فحش دهنده. ناسزاگوینده. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بد ذهن
تصویر بد ذهن
بد یاد کند ذهن کودن مقابل تند ذهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بددهن
تصویر بددهن
دشنام گوی، ناسزاگوینده
فرهنگ لغت هوشیار