جدول جو
جدول جو

معنی بخوشت - جستجوی لغت در جدول جو

بخوشت
خشک شده، خشکیده، لاغر، رنجور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَشْ / خُشْ)
لخت. برهنه. عور. آنکه هیچ چیز در بر ندارد. (ناظم الاطباء). این لغت مصحف غوشت است. رجوع به غوشت شود
لغت نامه دهخدا
خشکیده
فرهنگ گویش مازندرانی
خشکیدن، لک دار شدن، لک زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خشک شده، خشکیده، لاغر
فرهنگ گویش مازندرانی
کتک خوردن، میوه ی فروریخته از درخت و به ویژه گردویی که در
فرهنگ گویش مازندرانی
نوشته شده
فرهنگ گویش مازندرانی
ایستادن، بلند شدن، بیدار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خشک شده، خشکیده، لاغر، رنجور
فرهنگ گویش مازندرانی