جدول جو
جدول جو

معنی بخورتیکان - جستجوی لغت در جدول جو

بخورتیکان
(بُ)
تمشک. (از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تمشک شود
لغت نامه دهخدا
بخورتیکان
تمشک
تصویری از بخورتیکان
تصویر بخورتیکان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
اسم ترکی حسک است. (تحفۀ حکیم مؤمن). مرکب است از دمور (= دمیر) به معنی آهن و تیکان به معنی خار. رجوع به حسک شود
لغت نامه دهخدا