بخبخه (اِ تِءْ) بخ بخ گفتن به کسی. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). آفرین کردن. (از اقرب الموارد). آفرین کردن. کسی را گفتن بخ بخ. (آنندراج). ادامه... بخ بخ گفتن به کسی. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). آفرین کردن. (از اقرب الموارد). آفرین کردن. کسی را گفتن بخ بخ. (آنندراج). لغت نامه دهخدا