جدول جو
جدول جو

معنی بخار - جستجوی لغت در جدول جو

بخار
گازی است که از مواد مرطوب در حال تبخیر جدا شود یا بر اثر حرارت از مایعات یا جامدات بهوا رود
فرهنگ لغت هوشیار
بخار
ماده ای که از مادۀ در حال تبخیر جدا شود و به هوا برود، صورت گازی ماده، گاز
تصویری از بخار
تصویر بخار
فرهنگ فارسی عمید
بخار
((بُ))
گازی که از مواد مرطوب در حال تبخیر جدا شود یا در اثر حرارت از مایعات یا جامدات برخیزد و به هوا رود
فرهنگ فارسی معین
بخار
Vapor
تصویری از بخار
تصویر بخار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بخار
пар
دیکشنری فارسی به روسی
بخار
Dampf
دیکشنری فارسی به آلمانی
بخار
пара
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بخار
para
دیکشنری فارسی به لهستانی
بخار
蒸汽
دیکشنری فارسی به چینی
بخار
vapor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بخار
vapore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بخار
vapor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بخار
vapeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بخار
damp
دیکشنری فارسی به هلندی
بخار
ไอน้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
بخار
uap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بخار
طويلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
بخار
वाष्प
دیکشنری فارسی به هندی
بخار
אֵדִים
دیکشنری فارسی به عبری
بخار
蒸気
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بخار
증기
دیکشنری فارسی به کره ای
بخار
buhar
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بخار
mvuke
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بخار
বাষ্প
دیکشنری فارسی به بنگالی
بخار
بھاپ
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دستگاهی است که در زمستان برای گرم کردن هوای اطاق بکار میرود و در آن نفت یا زغال یا هیزم میسوزانند و یا برق یا گاز کار میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخاری
تصویر بخاری
دستگاهی که در زمستان برای گرم کردن هوای اتاق به کار می رود و در آن هیزم، زغال، گاز یا نفت می سوزانند یا با برق کار می کند
بخارایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بخاری
تصویر بخاری
دستگاهی که در زمستان برای گرم کردن هوای فضاهای بسته مثل اتاق، کلاس، مغاز، و... به کار برند و در آن با سوزاندن نفت، هیزم و غیره حرارت ایجاد شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بخاری
تصویر بخاری
Vaporous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
парообразный
دیکشنری فارسی به روسی
пароподібний
دیکشنری فارسی به اوکراینی