- بحوته
- نابیدن بی پیرایگی
معنی بحوته - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گیاهی که پر شاخ و برگ باشد و تنه ضخیم نداشته و بلند هم نشود
گیاه پرشاخ و برگ که تنۀ ضخیم نداشته باشد و زیاد بلند نشود، نوعی نقش و نگار که روی پارچه، جامه یا چیزهای دیگر نقش کنند، زلف، گیسو، نغوله
ظرف کوچکی که در آن طلا و نقره ذوب می کنند، بوتۀ زرگری
ظرف کوچکی که در آن طلا و نقره ذوب می کنند، بوتۀ زرگری
((تِ))
فرهنگ فارسی معین
گیاهی پر شاخ و برگ که زیاد بلند نشود، بچه آدمی و دیگر حیوانات، نقش و نگار روی پارچه، کنایه از زلف و گیسو