همان ابیورد خراسان است که بین سرخس و نسا قرار دارد. (از معجم البلدان). نام بلده ای است در خراسان و گویند کیکاوس زمینی به باوردبن گودرز به اقطاع مقرر فرموده بود و او این شهر را در آن زمین بنا نمود و بنام خود کرد. (آنندراج) (برهان قاطع) : باورد اندر میان کوه و بیابان است، جای بسیار کشت و برز و هوایی درست و مردمانی جنگی. (حدود العالم). سلطان فرمود تا نامها نبشتند به هرات و پوشنگ و طوس و سرخس و نسا و باورد و بادغیس. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 44). و رجوع به ابیورد و تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 ص 123 و نزهه القلوب ص 212 و تاریخ گزیده ص 376 و 435 و فهرست عالم آرای عباسی و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 564 و 592 و ج 4 ص 130 و 253 و قاموس الاعلام ترکی شود دهی از دهستان حومه بخش لنگۀ شهرستان لار که در 24هزارگزی شمال لنگه در دامنه واقع است و 182 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
همان ابیورد خراسان است که بین سرخس و نسا قرار دارد. (از معجم البلدان). نام بلده ای است در خراسان و گویند کیکاوس زمینی به باوردبن گودرز به اقطاع مقرر فرموده بود و او این شهر را در آن زمین بنا نمود و بنام خود کرد. (آنندراج) (برهان قاطع) : باورد اندر میان کوه و بیابان است، جای بسیار کشت و برز و هوایی درست و مردمانی جنگی. (حدود العالم). سلطان فرمود تا نامها نبشتند به هرات و پوشنگ و طوس و سرخس و نسا و باورد و بادغیس. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 44). و رجوع به ابیورد و تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 ص 123 و نزهه القلوب ص 212 و تاریخ گزیده ص 376 و 435 و فهرست عالم آرای عباسی و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 564 و 592 و ج 4 ص 130 و 253 و قاموس الاعلام ترکی شود دهی از دهستان حومه بخش لنگۀ شهرستان لار که در 24هزارگزی شمال لنگه در دامنه واقع است و 182 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان اشترجان فلاورجان اصفهان در 7 هزارگزی جنوب باختر فلاورجان. سکنۀ آن 385 تن، آب از زاینده رود. محصول آن غلات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی از دهستان اشترجان فلاورجان اصفهان در 7 هزارگزی جنوب باختر فلاورجان. سکنۀ آن 385 تن، آب از زاینده رود. محصول آن غلات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
شهری است درخراسان ایران. (فرهنگ نظام). از شهرستان های تابعۀ استان نهم واقع در شمال باختری مرکز استان نهم (خراسان). از شمال: مرز ایران و شوروی، خاور: قوچان، جنوب: سبزوار، باختر: گرگان. آب و هوا در هریک از بخشها متفاوت، قسمی سردسیر و در جلگه معتدل. آب از رود اترک و رودهای دیگر مثل: عین اللطف، داغ یورلی، شیرین چای، و چشمه سار متعدد مثل: چشمۀ بابا امان و بثن قارداش. مهمترین ارتفاعات: آلاداغ به موازات مرز ایران و شوروی، و قلۀ معروف آن شاه جهان 3350 گز ارتفاع دارد و سرویا بهار 3050 گز ارتفاع و قلۀ سعدلوک 2320 گز ارتفاع. کوه تلو به ارتفاع 1233 گز و کوه مسینو به ارتفاع 2496 گز، کوه تقرو به ارتفاع 2240 گز، کوه پالان یا پارلان (گرم داغی) به ارتفاع 2000 گز و تپه های زورخانه و قزلقان و عبداﷲآباد. کوهها بیشتر جنگل دارد و چمن کالپوش که حدود 70هزار گز طول دارد در آنجاست. قله: بزداغی به ارتفاع 1680گز و آغل چیل به ارتفاع 1460 گز. دره های معروف این کوهستان: درۀ اسفراین، درۀ فیروزه در 20 هزارگزی جنوب بجنورد. مهمترین رود خانه آنجا اترک است که سرچشمۀ اصلی آن در لاله رویان (40 هزارگزی قوچان) است. و دهات گرم خان و مانه رامشروب می نماید. نهرهای مهنان و جرمقان و عین اللطف وداغ یورلی نیز از کوه آلاداغ سرچشمه گرفته به بابا امان ملحق میشوند و رود خانه شیرین از جعفرآباد سرچشمه گرفته در محمدآباد به اترک می ریزد. رود سومبار از کوههای قوچان سرچشمه گرفته، از جلگۀ اسفراین و جاجرم گذشته به باطلاق فرومی رود و پل ابریشم بر روی همین رودخانه است. شهرستان بجنورد از سه بخش حومه و اسفراین و مانه که 453 آبادی دارد تشکیل شده است نفوس آن 151054 تن است. از طوایف مهم اطراف بجنورد طایفۀ شادلو است که طایفۀ بزرگی است و در زمان صفویه از کردستان به بجنورد کوچ داده شده، در نتیجۀ معاشرت با طوایف گرایلی زبان آنها مخلوط شده و فعلاً به زبان کردی و ترکی حرف می زنند. محصول آن غلات، بنشن، میوه خصوصاً انگور، سیب زمینی، جالیزکاری، پنبه، چغندر، روغن، پنیر، پشم، پوست و غیره است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). اسفراین امروز از مضافات بجنورد و سبزوار و بین نیشابور و این دو ولایت بر حد شمال غرب افتاده است در میان کوهستان. (حاشیه مرحوم بهار بر تاریخ سیستان ص 251). پارت قدیم عبارت از این ولایات بوده: دامغان، شاهرود، جوین، سبزوار، نیشابور، مشهد، بجنورد، قوچان، دره گز، سرخس، اسفراین، جام باخرز، خواف، ترشیز، تربت حیدری. (از ایران باستان پیرنیا ص 2186)
شهری است درخراسان ایران. (فرهنگ نظام). از شهرستان های تابعۀ استان نهم واقع در شمال باختری مرکز استان نهم (خراسان). از شمال: مرز ایران و شوروی، خاور: قوچان، جنوب: سبزوار، باختر: گرگان. آب و هوا در هریک از بخشها متفاوت، قسمی سردسیر و در جلگه معتدل. آب از رود اترک و رودهای دیگر مثل: عین اللطف، داغ یورلی، شیرین چای، و چشمه سار متعدد مثل: چشمۀ بابا امان و بثن قارداش. مهمترین ارتفاعات: آلاداغ به موازات مرز ایران و شوروی، و قلۀ معروف آن شاه جهان 3350 گز ارتفاع دارد و سرویا بهار 3050 گز ارتفاع و قلۀ سعدلوک 2320 گز ارتفاع. کوه تلو به ارتفاع 1233 گز و کوه مسینو به ارتفاع 2496 گز، کوه تقرو به ارتفاع 2240 گز، کوه پالان یا پارلان (گرم داغی) به ارتفاع 2000 گز و تپه های زورخانه و قزلقان و عبداﷲآباد. کوهها بیشتر جنگل دارد و چمن کالپوش که حدود 70هزار گز طول دارد در آنجاست. قله: بزداغی به ارتفاع 1680گز و آغل چیل به ارتفاع 1460 گز. دره های معروف این کوهستان: درۀ اسفراین، درۀ فیروزه در 20 هزارگزی جنوب بجنورد. مهمترین رود خانه آنجا اترک است که سرچشمۀ اصلی آن در لاله رویان (40 هزارگزی قوچان) است. و دهات گرم خان و مانه رامشروب می نماید. نهرهای مهنان و جرمقان و عین اللطف وداغ یورلی نیز از کوه آلاداغ سرچشمه گرفته به بابا امان ملحق میشوند و رود خانه شیرین از جعفرآباد سرچشمه گرفته در محمدآباد به اترک می ریزد. رود سومبار از کوههای قوچان سرچشمه گرفته، از جلگۀ اسفراین و جاجرم گذشته به باطلاق فرومی رود و پل ابریشم بر روی همین رودخانه است. شهرستان بجنورد از سه بخش حومه و اسفراین و مانه که 453 آبادی دارد تشکیل شده است نفوس آن 151054 تن است. از طوایف مهم اطراف بجنورد طایفۀ شادلو است که طایفۀ بزرگی است و در زمان صفویه از کردستان به بجنورد کوچ داده شده، در نتیجۀ معاشرت با طوایف گرایلی زبان آنها مخلوط شده و فعلاً به زبان کردی و ترکی حرف می زنند. محصول آن غلات، بنشن، میوه خصوصاً انگور، سیب زمینی، جالیزکاری، پنبه، چغندر، روغن، پنیر، پشم، پوست و غیره است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). اسفراین امروز از مضافات بجنورد و سبزوار و بین نیشابور و این دو ولایت بر حد شمال غرب افتاده است در میان کوهستان. (حاشیه مرحوم بهار بر تاریخ سیستان ص 251). پارت قدیم عبارت از این ولایات بوده: دامغان، شاهرود، جوین، سبزوار، نیشابور، مشهد، بجنورد، قوچان، دره گز، سرخس، اسفراین، جام باخرز، خواف، ترشیز، تربت حیدری. (از ایران باستان پیرنیا ص 2186)
یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان سیرجان. این دهستان در شرق سعیدآباد واقع است و حدود آن بدین شرح است: از شمال به دهستان کوه پنج، از مشرق به دهستان گوغر، از جنوب به دهستان خبر، از مغرب به دهستان حومه سعیدآباد. آب آن از قنات و چشمه و محصول عمده آن حبوب، لبنیات، غلات، کرک، پشم، روغن و کتیرا است. این دهستان از 60 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 2918 تن است. مرکز دهستان قریۀ بلورد و قرای مهم آن عبارتند از: تنگوئیه، تکیه، گلناآباد، چنارکف، حشون و اسطور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) مرکز دهستان بلورد، بخش مرکزی شهرستان سیرجان. سکنۀ آن 180 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوب است. ساکنان این ده از طایفۀ بچاقچی هستند ومزارع علی آباد، نصرآباد، زمزج جزء این ده هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان سیرجان. این دهستان در شرق سعیدآباد واقع است و حدود آن بدین شرح است: از شمال به دهستان کوه پنج، از مشرق به دهستان گوغر، از جنوب به دهستان خبر، از مغرب به دهستان حومه سعیدآباد. آب آن از قنات و چشمه و محصول عمده آن حبوب، لبنیات، غلات، کرک، پشم، روغن و کتیرا است. این دهستان از 60 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 2918 تن است. مرکز دهستان قریۀ بلورد و قرای مهم آن عبارتند از: تنگوئیه، تکیه، گلناآباد، چنارکف، حشون و اسطور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) مرکز دهستان بلورد، بخش مرکزی شهرستان سیرجان. سکنۀ آن 180 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوب است. ساکنان این ده از طایفۀ بچاقچی هستند ومزارع علی آباد، نصرآباد، زمزج جزء این ده هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
نام مبارزی است که افراسیاب بمدد پیران ویسه فرستاد. (برهان). و او را باورد نیز می گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). نام مبارزی است. (شرفنامۀ منیری) : چو کاموس و منشور خاقان چین چو بیورد و چون شنگل پیش بین. فردوسی نام یکی از سران سپاه یزدگرد اول: الان شاه و چون پهلوان سپاه چو بیورد و شکنان زرین کلاه. فردوسی
نام مبارزی است که افراسیاب بمدد پیران ویسه فرستاد. (برهان). و او را باورد نیز می گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). نام مبارزی است. (شرفنامۀ منیری) : چو کاموس و منشور خاقان چین چو بیورد و چون شنگل پیش بین. فردوسی نام یکی از سران سپاه یزدگرد اول: الان شاه و چون پهلوان سپاه چو بیورد و شکنان زرین کلاه. فردوسی