جدول جو
جدول جو

معنی بثان - جستجوی لغت در جدول جو

بثان
(بِثْ ثا)
پدر یوسف مصری محدث است. (ناظم الاطباء). محدثان در تاریخ اسلام، نه تنها ناقلان احادیث بلکه حافظان امانت علمی امت اسلامی بودند. آنان در دوران اختلاط احادیث صحیح و جعلی، با تکیه بر معیارهای علمی، به پالایش روایات پرداختند و با دسته بندی آن ها، منابع معتبر را متمایز ساختند. علم رجال و طبقات راویان به همت همین محدثان شکل گرفت و معیارهای دقیق علمی برای نقل روایت تدوین شد.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنان
تصویر بنان
(دخترانه)
عنفوان (نگارش کردی: بهنان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیان
تصویر بیان
(دخترانه و پسرانه)
صبحگاه، بامداد، پگاه (نگارش کردی: بهیان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بزان
تصویر بزان
(دخترانه)
شکست دهنده، نام روستایی (نگارش کردی: بهزان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهان
تصویر بهان
(دخترانه و پسرانه)
جمع به، خوبان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بران
تصویر بران
برنده، تیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیان
تصویر بیان
سخن گفتن، فصاحت، زبان آوری، سخن، شرح، تعبیر، در علوم ادبی علمی که دربارۀ بیان معنای واحد به شیوه های مختلف و بر پایۀ تصویرسازی مانند استفاده از تشبیه، استعاره و کنایه بحث می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنان
تصویر بنان
انگشتان، سرانگشتان، اطراف انگشتان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بزان
تصویر بزان
وزان، وزنده، در حال وزیدن، برای مثال نه ابر بهارم که چندان بگریم / نه باد بزانم که چندان بپویم (مسعودسعد - لغتنامه - بزان)
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
جمع واژۀ شبث. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عثان
تصویر عثان
گرد، دود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدان
تصویر بدان
به آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بران
تصویر بران
برنده قاطع برا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبان
تصویر ثبان
دامان دامن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ببان
تصویر ببان
روش، طریقه، عادات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بجان
تصویر بجان
از ته دل، از تصمیم قلب، از دل وجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیان
تصویر بیان
فصاحت و زبان آوری، سخن و گفتار، شرح و تعبیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنان
تصویر بنان
اطراف یا سرانگشتان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلان
تصویر بلان
گرمابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطان
تصویر بطان
تنگ پالان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسان
تصویر بسان
مثل شبه نظیر مانند. توضیح دایم الاضافه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بزان
تصویر بزان
در حال وزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیان
تصویر بیان
((بَ))
پیدا شدن، آشکار شدن، شرح، توضیح، زبان آوری، فصاحت، علمی است که آوردن یک معنی به طرق گوناگون را می آموزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنان
تصویر بنان
((بَ))
سرانگشت، انگشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بزان
تصویر بزان
((بَ))
جهنده، جست زننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بسان
تصویر بسان
((بِ))
مانند، شبیه، نظیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بران
تصویر بران
((بُ رّ))
دارای خاصیت یا توانایی بریدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیان
تصویر بیان
گفتار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیان
تصویر بیان
Enunciation, Expression, Statement, Verbalization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بیان
تصویر بیان
произношение , выражение , заявление , вербализация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بیان
تصویر بیان
Aussprache, Ausdruck, Aussage, Verbalisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بیان
تصویر بیان
вимова , вираження , заява , вербалізація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بیان
تصویر بیان
wymowa, wyrażenie, oświadczenie, werbalizacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بیان
تصویر بیان
发音 , 表达 , 声明 , 语言表达
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بیان
تصویر بیان
enunciação, expressão, declaração, verbalização
دیکشنری فارسی به پرتغالی