جدول جو
جدول جو

معنی باینجقلو - جستجوی لغت در جدول جو

باینجقلو(یِ جِ)
دهی از دهستان حسین آباد بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج در 4 هزارگزی خاور حسین آباد. سکنۀ آن 280 تن، آب آن از رودخانه و چشمه، محصول آنجا غلات و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5) ، کنایه از به عرصه رسیدن. بوجود آمدن. پیدا شدن:
نگهدار این کودک شیرخوار
کزین تخم مردی بیاید ببار.
فردوسی.
، حاصل شدن. دست دادن:
فراغ یار بیکبار بیخ صبر بکند
بهار وصل ندانم که کی ببار آید.
سعدی.
، نتیجه دادن. منتج شدن. منتهی به ثمر شدن. به نتیجه رسیدن:
وزان پس کند یاد بر شهریار
مگر تخم رنج من آید ببار.
فردوسی.
به بالینت آمد شب تیره بخت
ببار آمد آن سبز شاخ درخت.
فردوسی.
بدو گفت خوی بد ای شهریار
پراکندی و تخمت آمد ببار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ بِ یِ جِ)
دهی است از دهستان حسین آباد بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج واقع در 10 هزارگزی خاور حسین آباد. هوای آنجا سرد و دارای 200 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین می شود. محصول آنجا غلات، حبوب، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا