جدول جو
جدول جو

معنی بایالون - جستجوی لغت در جدول جو

بایالون
نام زن تیمور بوقا پسر اول هولاکو، این زن از قوم قونقرات و خواهر قوتوی خاتون بوده است و پسری بنام توقا تیمور آورد، در متن جامعالتواریخ رشیدی این نام یابالون ضبط شده ولی در توضیحات بلوشه گفته شده است که صحیح این کلمه بایالون است مرکب از کلمه بایان مغولی به معنی ثروتمند و پسوند صفتی لون، و رجوع به جامع التواریخ چ بلوشه ص 102 متن و ص 30 توضیحات شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نایلون
تصویر نایلون
الیاف مصنوعی که از زغال سنگ و نفت ساخته می شود و در نساجی، خودروسازی، بسته بندی و پلاستیک سازی کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالون
تصویر بالون
وسیله ای برای پرواز، مرکب از یک کیسۀ بزرگ حاوی گازهای سبک تر از هوا و سبدی برای حمل بار و مسافر که به وسیلۀ ریسمان هایی به هم متصل شده
فرهنگ فارسی عمید
(اَیْ یَ)
در طب قدیم، هر چیز که تأثیر دوا یا غذایی را تسریع کند. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
سیمین از خانان آق اردو در دشت قپچاق شرقی از خاندان اوردا (701 - 709)، (از معجم الانساب زامباور ج 2 ص 365)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان لادیز بخش میرجاوه شهرستان زاهدان، 32 هزارگزی باختری میرجاوه، سکنۀ آن 200 تن، محصول غلات، ذرت، پنبه، لبنیات، ساکنان از طایفۀ ریگی، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
صفت فاعلی از بایستن، رجوع به بایا و رجوع به بایستن شود
لغت نامه دهخدا
بالن، چادری که درون آن را از گاز پرسازند و به هوا رها کنند، (از فرهنگ نظام)، محفظه ای که از گاز پرشده باشد و با آن توان به آسمان رفت، و رجوع به بالن شود، بوسه دادن، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
نوعی خاک رس برای پوشاندن سقف حمام ها و برای زدودن لکه ها مانند صابون. (از دزی ج 1 ص 136)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از پسران حضرت یعقوب از لیاردند نه ازمادر حضرت یوسف. (از مجمل التواریخ و القصص ص 194)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
ابیلین. جمع واژۀ ابیل.
- ابیل الأبیلین، لقب عیسی علیه السلام
لغت نامه دهخدا
(بَطْ طا)
ج بطال در حالت رفع. رجوع به بطال و قفطی ص 183 شود، در اصطلاح قراء، اماله را گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون). رجوع به اماله شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان چالدران بخش سیه چشمه - شهرستان ماکو، 14 هزارگزی خاور سیه چشمه و 4500 گزی شمال شوسۀ قره ضیاءالدین به سیه چشمه، جلگه، معتدل سالم، سکنۀ آن 443 تن، شیعه، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی زنان جاجیم بافی است راه ارابه رو دارد و در تابستان میتوان اتومبیل برد، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
لرد بایرون شاعر انگلیسی از خانوادۀ استوارت بود. در سال 1788 میلادی بدنیا آمد. دورۀ تحصیلاتش در دارالفنون کمبریج به پایان رسید و نخستین اشعارش به عنوان ’ساعات بیکاری’ در سال 1808انتشار یافت. چون اشعار او در این زمان غالباً سست و نارسا بود مورد انتقاد یکی از مجلات انگلیسی واقع شد. شاعر جوان بدین سبب آزرده خاطر گشت و منظومه ای به عنوان ’هجو شاعران انگلیسی و منتقدان اسکاتلندی’ انتشار داد. و از این راه شهرتی حاصل کرد. سپس در سال 1809 به عزم ایران و هندوستان راه سفر پیش گرفت و کشورهای پرتغال و اسپانی و یونان و عثمانی را سیاحت کرد، اما چون به قسطنطنیه رسید از سفر ایران و هند چشم پوشید. بایرون در 1812 میلادی به انگلستان بازگشت، در سال 1816 باز ناگزیر به مهاجرت شد و به کشورهای اروپا سفر کرد. در 1823 به یونان رفت و به یاری انقلابگران آن سرزمین با ترکان عثمانی به جنگ پرداخت و در محاصرۀشهر ’می سولونقی’ درگذشت. از آثار او منظومۀ دون ژوان و درام مانفرد معروفست. (از تاریخ قرن نوزدهم و معاصر نصرﷲ فلسفی ص 89)
لغت نامه دهخدا
راهی است در نسف، (از معجم البلدان)، نام جاده ای است در تنسیق که آن را بنام بایان خوانند
لغت نامه دهخدا
تصویری از باتالیون
تصویر باتالیون
فرانسوی گردان زبانزد ارتشی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی، بادکنک، هوا گرد کره ای لزرگ که پوشش آن از پارچه ای غیر قابل نفوذ تشکیل شده و داخل آنرا از گازهای سبک (سبکتر از هوا) پر کنند و در نتیجه باسمان صعود کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایلون
تصویر نایلون
الیفاف مصنوعی که از زغال سنگ و نفت ساخته می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بابلون
تصویر بابلون
خرخیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادالو
تصویر بادالو
متورم ورم کرده باد کرده پف کرده: چشمهای باد آلو
فرهنگ لغت هوشیار
((لُ))
کره ای بزرگ که پوشش آن از پارچه یا چرم غیرقابل نفوذ است و داخل آن را از گازهای سبک (سبک تر از هوا) پر کنند در نتیجه به آسمان صعود کند
فرهنگ فارسی معین
((لُ))
ماده قالب پذیر ساخته شده از ترکیبات پلی آمید مصنوعی با مولکول های درشت به صورت ورقه یا الیاف. این الیاف ورقه های دارای استحکام و قابلیت ارتجاع هستند
فرهنگ فارسی معین
1ـ اگر خواب ببینید لباسی از جنس نایلون بر تن کرده اید ، علامت آن است که به خاطر ثبات اخلاقی، افتخاراتی به شما عطا خواهد شد. اگر خواب ببینید لباسی از جنس نایلون ولی مندرس بر تن کرده اید، علامت آن است که اگر مراقب رفتار خود نباشید، دیگران با تهمت و افترا آبروی شما را خواهند برد. ، 2ـ اگر خواب ببینید در مکالمه خود با دیگران، واژه نایلون را بکار می برید، نشانه آن است که به راحتی می توانید یاری موافق، برای خود انتخاب کنید. ، 3ـ اگرخواب ببینید دست و پایتان چون نایلون کش می آید، نشانه آن است که در اظهار عشق خود به دیگری با دروغ و نیرنگ پیش می روید. ، 4ـ دیدن اجناس نایلونی در خواب، نشانه آن است که برخی کارها پنهانی انجام خواهد شد، و دوستان قادر به درک شما نخواهند بود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
بیل، دندان گراز، مقدار برداشت خاک و گل در یک دهنه ی پابیل
فرهنگ گویش مازندرانی
بیابان، صحرا، در زبان تبری به عکس تداول فارسی آن به معنی.، بیابان، صحرا، در زبان تبری به عکس تداول فارسی آن به معنی
فرهنگ گویش مازندرانی
هواپیما، این واژه به خاطر شهرت بالن و زیپلن هایی که سلف
فرهنگ گویش مازندرانی