- باکس
- جعبه
معنی باکس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دورنگار
اوباش
کسی که خویشاوند و یار و یاور نداشته باشد، بینوا بیچاره
فرانسوی دو آسه ای
پابند وگرفتار
گریه کننده
فرانسوی گل کمر (جواهرات سلطنتی ایران)
بامداد سپیده دم
دهن دره، خمیازه خمیازه خامیازه دهان دره
یونانی توت سه گل
سختی رسیده، فقیری که در خور ترحم است، محتاج شونده
بی نوا سختی رسیده ناتوان
مشت زنی
نوعی ورزش و ان عبارت است از مشت زدن به یکدیگر با دستکش های مخصوص در زمین مربعی شکل
کم کننده حق کسی، ظالم
فرانسوی بوره تنگار تنکار ملح آبدار برات سدیم که فرمول شیمیایی آن میباشد. وزن مخصوصش 7، 1 و سختیش بین 2 تا 5، 2 است. بوره طبیعی مزه گس دارد تنگار ملح الصناعه. براکس، شکر سفید
فرانسوی نهاده بها نرخ انگلیسی ساو (مالیات) قیمت نرخ نرخ ثابت هر چیز
خمیازه، دهن دره، فاژ، فاژه، برای مثال ای برادر بیار کاسۀ می / چند باسک زنم ز خواب و خمار (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۴)
سرافکنده، نگونسار، سرنگون، خمیده
پامس، پابند، گرفتار، بیچاره، درمانده
بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامدادان، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، صبح بام، صبحدم، صبحگاه، بام
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، واترنگ، وارنگ، باتو
قیمت ثابت که از طرف دولت برای چیزی معین شود، نرخ
نااهل، نالایق، پست و فرومایه، بی سر و پا، بدسرشت
باز تابا
فرومایه، خسیس، پست، خوار
ماده سیاهی که با آن کفشها را واکس زنند و آنها را جلا دهند و مطابق رنگ چرم گردد
گریه کننده، جمع بکاه
فکس، دورنگار (واژه فرهنگستان)، دستگاهی برای مخابره تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، دورنویس، نمابر، پست تصویری