- باهوز (پسرانه)
- گردباد (نگارش کردی: باهز)
معنی باهوز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هوشمند، زیرک، هوشیار
آن که دارای هوش قوی است، هوشمند
Brainy, Literate
умный , грамотный
klug, gebildet
розумний , грамотний
bystry, piśmienny
聪明的 , 受过教育的
inteligente, alfabetizado
intelligente, alfabetizzato
inteligente, alfabetizado
intelligent, instruit
slim, geletterd
ฉลาด , อักษรศึกษา
pintar, melek huruf
ذكيٌّ , متعلّمٌ
होशियार , साक्षर
חכם , יודע קרוא וכתוב
頭の良い , 読み書きができる
똑똑한 , 읽고 쓸 수 있는
zeki, okur-yazar
mwerevu, mjuzi wa herufi
বুদ্ধিমান , সাক্ষর
ہوشیار , باشعور
بازو، چوبدستی کلفت که شبانان و شتر بانان بر دست گیرند چوبدست ضخیم
بازو، از سرشانه تا آرنج، چوب دستی کلفت، ماهو، برای مثال بشکنم کله به باهوی هجا و دشنام / زان که آن کلۀ شوم از در باهوست مرا (سوزنی - لغتنامه - باهو)
چوبدستی کلفت که شبانان و شتربانان بر دست گیرند، بازو