- بانگ
- صیحه، صوت، آوا، فریاد
معنی بانگ - جستجوی لغت در جدول جو
- بانگ (پسرانه)
- خبرکردن مردم، اذان (نگارش کردی: بانگ)
- بانگ
- آواز بلند، فریاد
- بانگ
- آواز، فریاد
بانگ زدن: فریاد زدن، آواز برآوردن، خواندن یا راندن کسی از روی خشم و غضب
بانگ نماز: اذان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اذان گو
آغا، خانم
غلق در خانه کلید مفتاح بژنگ
کلید مفتاح بزنگ
افزار بنایان که سرش مانند کلنگ دراز است و بدان دیوار سوراخ کنند، کلنگ، اسکنه، تیشه بنایی و نجاری
بنگاه صرافی دولتی یا شخصی که اشخاص پولهای خود رابامانت میگذارند فرانسوی بانک بایگ بنگاهی اقتصادی ملی یا دولتی که مردم پولهای خود را در آن بامانت سپارند و در موقع لزوم با صدور چک از پول خود برداشت کنند و همچنین در مقابل تضمین اعتباری پیدا کنند و بهنگام ضرورت وام گیرند، نوعی از بازی ورق، پولی که در بازی بانک در میان نهند
پارچه ای لطیف وتمیز که با آن زخم را میبندند، لفافه، نوار
نوعی از ترنج میباشد که بسیار شیرین و نازک و با آن مربا میسازند
خوشه آویزان از درخت، خوشه انگور
گرانبار، سنگین، محکم
بر پا کننده ساختمان، بنا کننده، سازنده، موسس و پایه گذار
موی زهار
خانم، بی بی، بانوان
فرانسوی کنار موز
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
خانم، ملکه، لقب آناهیتا الهه نگهبان آب، عنوانی احترام آمیز برای زنان، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید میسازد، مانند ماه بانو، گل بانو، تپه کوچک (نگارش کردی: بانوو)
رنگدار، ملون
روزنه دریچه کوچک
شش یک چیزی، یک قسمت از شش قسمت چیزی، یک ششم چیزی، بهره، بخشش
قسمتی از چیزی، بخش، بهره، حصه، یک ششم چیزی به ویژه اموال غیرمنقول مانند ملک و زمین، یک ششم درهم، برای مثال دست دراز از پی یک حبه سیم / به که ببرند به دانگی و نیم (سعدی - ۱۱۹) ، سهمی از هزینۀ گردش و مسافرت یا تهیۀ خوراک دسته جمعی که هر یک از افراد دسته باید بدهند، در موسیقی نصف یک گام
زنگ، کوبۀ در خانه، کلید، بزنگ، برنگ
زنگ، کوبۀ در خانه، کلید، بزنگ، بژنگ
بنا کننده، سازنده، بنیان گذار، مؤسس
گران بار، سنگین، باوزن، برای مثال وگر گرز تو هست باسنگ و تاب / خدنگم بدوزد دل آفتاب (فردوسی - ۲/۴۶۱ حاشیه) ، کنایه از بلندقدر، متین، برای مثال نه با فرّش همی بینم نه باسنگ / ز فرّ و سنگ بگریزد به فرسنگ (نظامی۲ - ۳۱۹)
زنگ، کوبۀ در خانه، کلید، بزنگ، برنگ، بژنگ
جای روییدن مو در اطراف آلت تناسلی، موی زهار
عنوانی محترمانه برای زنان، خانم، خاتون، بی بی
بانوی بانوان: بانوی بزرگ، ملکه
بانوی مشرق: کنایه از خورشید
بانوی بانوان: بانوی بزرگ، ملکه
بانوی مشرق: کنایه از خورشید
نوار دراز پارچه ای که برای بند آوردن خون ریزی، محفوظ نگه داشتن زخم یا بی حرکت نگه داشتن اندام، روی قسمت آسیب دیده بسته می شود، گروهی از افراد که برای انجام اعمال غیرقانونی، سازمان یافته اند، مسیرهای موازی در جاده که به وسیلۀ نرده یا خط کشی متمایز شده اند، بلندگوهای وسایل صوتی و تصویری