جدول جو
جدول جو

معنی بانقوسی - جستجوی لغت در جدول جو

بانقوسی(نَ)
منسوب به بانقوساست. کوهی در حومه حلب
لغت نامه دهخدا
بانقوسی(نَ)
عبدالقادر بن صالح بن عبدالرحمن حلبی بانقوسی فقیهی حنفی و فاضل بود. ’سلک النضار’ که شرحی بر الدر المختار است از اوست، همچنین ’تعلیق بر اوائل’ صحیح البخاری و شرحهای دیگری نیز دارد. او بسال 1142 هجری قمری تولد یافت و در 1199 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 534)
صادق بن عبدالرحمن بانقوسی حلبی، از افاضل حلب بود و در آن شهر تولد یافت و بسال 1203 هجری قمری در همان شهر درگذشت، اشعاری دارد و کمال الدین عزی قطعه ای ازو آورده است. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 422). و رجوع به ریحانه الادب ج 1 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناقوسی
تصویر ناقوسی
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو ناقوسیّ و اورنگی زدی ساز / شدی اورنگ چون ناقوس از آواز (نظامی۱۴ - ۱۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
منسوب است به بانیاس، شهری از شهرهای شام، (از انساب سمعانی)، کیستار، (ناظم الاطباء)، در بیت ذیل از ابوشعیب به معنی ببک و ببه و نی نی و مردم و مردمک چشم است و یا صورتی است از ببک:
دلمان چو آب بادی تنمان بهار با دی
از بیم چشم حاسد، کش کنده باد باهک،
ابوشعیب،
و نیز رجوع به ابوشعیب شود
لغت نامه دهخدا
ابوعبداﷲ مالک بن احمد بن علی بن ابراهیم فراء، او راست جزئی در حدیث، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
ابوالحسن علی بن حسین بن علی نحوی اصفهانی. موصوف به جامعالعلوم و معروف به جامع باقولی. وی در علم نحو و فنون اعراب قدوۀ افاضل عصر خود بود، او راست: البیان فی شواهدالقرآن، تفسیرالقرآن، الجواهر، شرح اللمع، علل القرائه، کشف المشکلات و ایضاح المعضلات فی علل القرآن، المجمل، او در سال 535 هجری قمری در قید حیات بوده و سال وفاتش مضبوط نیست. (از ریحانه الادب ج 1 ص 245)
لغت نامه دهخدا
نام شهری از ایالت اکسفورد انگلستان، در 33 هزارگزی شمال شهر اکسفورد
لغت نامه دهخدا
(عَ)
منسوب است به باعقوبا که قریه ای است در سمت بالای نهروان. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابوهشام الباعقوبی از رواه است و از عبدالله بن داود خریبی روایت کند. (از معجم البلدان و الانساب سمعانی ورق 60)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
کوهی در خارج شهر حلب از طرف شمال. (از معجم البلدان). و منسوب به آن بانقوسی است
لغت نامه دهخدا
تصویری از انقاسی
تصویر انقاسی
منسوب به انقاس سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقوسی
تصویر ناقوسی
ششم از سی آوای باربد منسوب به ناقوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقوسی
تصویر ناقوسی
نام لحن بیست و ششم از سی لحن باربد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
سيّدةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
Ladyship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
seigneurie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
귀부인의 신분
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
貴婦人の地位
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
মহিলার উপাধি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
hanımefendi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
heshima ya mwanamke
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
देवि की उपाधि
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
عزت مآب خاتون
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
ליידי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
señoría
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
gelar kebangsawanan wanita
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
ยศท่านหญิง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
adeldom
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
nobiltà femminile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
nobreza feminina
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
tytuł damy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
титул леді
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
Ladyship
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
звание леди
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بانوئی
تصویر بانوئی
贵妇身份
دیکشنری فارسی به چینی