جدول جو
جدول جو

معنی باندبازی - جستجوی لغت در جدول جو

باندبازی
زدوبند، پارتی بازی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جانبازی
تصویر جانبازی
فداکاری، ازجان گذشتگی، کنایه از بندبازی
فرهنگ فارسی عمید
هنرنمایی و کارهای شگفت انگیز بر روی ریسمانی که در بلندی کشیده می شود، راه رفتن روی ریسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زبان بازی
تصویر زبان بازی
تملق، چاپلوسی، چرب زبانی
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
نام بازیی است که بازیگران چوبی دراز و بزرگ استاده کرده طنابها می بندند و بازیگری سبوئی آب پر کرده بر آن طنابها می دود و آن بازی را به اصطلاحات بندبازی گویند. (آنندراج). قسمی از بازی و برجهیدگی بر روی طناب. (ناظم الاطباء). عمل و شغل بندباز. ریسمان بازی. آکروباسی. نوع نمایش ورزشی که در آن شخص بر روی بند عملیات بدنی انجام دهد و هنرنمایی کند. بندباز برای حفظ تعادل خود روی بند معمولاً چوبی در دست میگیرد. در بندبازی شخص دوم بنام یالانچی وجود دارد که در صحنۀ زمین زیر بند اداهای مضحک درآورد. (فرهنگ فارسی معین) :
کنون همچو بازیگران گاه کشتن
کند همتش را همی بندبازی.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(زَ بامْ)
کار زبان باز است (که با زبان چرب و نرم مردم را فریب میدهد). (فرهنگ نظام) ، مکالمه و با هم سخن گفتن. (آنندراج) (ارمغان آصفی). گفتگو و مکالمه. (ناظم الاطباء) :
صف مژگانش در زبان بازی است
گرچه چشمش بخواب ناز شده ست.
صائب.
گفتگو با دل سیاهان میکند دل را سیاه
شمع گر باشد طرف صائب زبان بازی خوش است.
صائب.
، برابری و خصومت. (ارمغان آصفی) (غیاث اللغات) (آنندراج). مناقشه و منازعه. (ناظم الاطباء) ، چرب زبانی. لفاظی. چاپلوسی. چرب سخنی. خلابه. (منتهی الارب). رجوع به زبان باز، زبان آور، خالب و خلابت شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
عمل و کیفیت شاهدباز. معشوق بازی. پاکبازی:
دلش در بند آن پاکیزه دلبند
بشاهدبازی آن شب گشت خرسند.
نظامی.
سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی
شاهد آن است که بر گوشه نشین میگذرد.
سعدی.
نام سعدی همه جا رفت بشاهدبازی
وین نه عیب است، که در ملت ما تحسین است.
سعدی.
میرزا صائب در استدعای فرمان عدم مزاحمت شراب نوشته: که اگر جایی بنگرند که کسی از مستی با دختر رز که پرده نشین هودج حرمت است شاهد بازی آغاز نهاده در ساعت آب او می ریزند. (از آنندراج) ، زنا. زناکاری. لواطی. (از ناظم الاطباء). غلامبارگی. امردبارگی. بچه بازی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
همچون بادبان بودن و عمل کردن مجازا بسرعت بردن، کشتی رانی
فرهنگ لغت هوشیار
عمل و شغل بند باز ریسمان بازی آکروباسی نوعی نمایش ورزشی که در آن شخصی بر روی بند عملیات بدنی انجام دهد و هنر نمایی کند. بند باز برای حفظ تعادل خود در روی بند معمولا چوبی در دست میگیرد. در بند بازی شخص دومی بنام یالانچی وجود دارد که در صحنه زمین زیربند اداهای مضحک درآورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبان بازی
تصویر زبان بازی
چاپلوسی تملق چرب زبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جان بازی
تصویر جان بازی
عمل جان باز فدا کردن جان خود فداکاری، دلیری مردانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانبازی
تصویر جانبازی
دلیری، مردانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بندبازی
تصویر بندبازی
ریسمان بازی، آکروباسی، نوعی نمایش ورزشی که در آن شخص بر روی بند هنرنمایی کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جان بازی
تصویر جان بازی
فداکاری، دلیری، شجاعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بندبازی
تصویر بندبازی
آکروباسی
فرهنگ واژه فارسی سره
امردپرستی، غلامبارگی، فسق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آکروباسی، رسن بازی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کودتا، برافکنی، حکومت ستیزی، سرنگونی، سرنگون سازی، نابودی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
Breezy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
venteux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
風の強い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
רוחני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
हवा से भरा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
berangin
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ลมพัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
winderig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ventoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ventoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ventoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
微风的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
wietrzny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
вітряний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
windig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ветреный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
바람 부는
دیکشنری فارسی به کره ای