جدول جو
جدول جو

معنی بالابرکلا - جستجوی لغت در جدول جو

بالابرکلا
(بَ کَ)
نام بقایای آبادیی در حدود استرآباد. رابینو گوید: راه ما به کنداب منتهی شد و آن دهی بود دارای تقریباً سی یاچهل خانه و بیشتر سکنۀ آنجا زمستان را در دشت استرآباد بسر می بردند. بعد چندین خانه خرابه معروف به ’بالابرکلا’ را مشاهده نمودیم، آنجا قریۀ ویرانه ای بودکه سابقاً برکلا که از دهات هزارجریب بوده تعلق داشته است. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 141)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
دهی است از دهستان مشهد گنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل که در 15 هزارگزی جنوب بابل در دشت واقع است. ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل مرطوب و 380 تن سکنه، آب آنجا از سجادرود و کلارود تأمین میشود. محصول عمده آن برنج و نیشکر و پنبه و غلات و کنف و صیفی و شغل مردمش زراعت و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
نام آبادیی در کنار رود خانه شاهرود بین لوشان و منجیل بر سر راه قزوین به رشت
لغت نامه دهخدا
(کَ)
از دهات چهاردانگۀ هزارجریب ساری. و رجوع به ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 163 و 166 و رجوع به بالا کولا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بالابالا
تصویر بالابالا
بسیار بالا
فرهنگ لغت هوشیار