جدول جو
جدول جو

معنی باقریقره - جستجوی لغت در جدول جو

باقریقره
(قِ قَ رَ)
اسم ترکی قطاه است. باقری قرا. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ قَ رَ / رِ)
باقری قره. مرغی است حلال گوشت و ازجملۀ طیور وحشی میباشد. همان خروس کولی است یا تترا. (یادداشت مؤلف). قطاه. باقری قره. سیه سینه. سبری. رجوع به باقری قره شود
لغت نامه دهخدا
(قِ قَ)
مرغی است وحشی و صحرایی و بیشتر در خارزارها بسر برد. سیه سینه. سبری. باقرقره. و رجوع به باقریقره شود
لغت نامه دهخدا
(قَ حَ / حِ)
مرکّب از: با + قریحه، بااستعداد. باذوق. آنکه طبع مستعد دارد. رجوع به قریحه شود
لغت نامه دهخدا
(قِ ری یَ)
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه شهرستان نیشابور که در 24 هزارگزی خاور فدیشه در جلگه واقع است. ناحیه ایست گرمسیر و دارای 82 تن سکنه. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و شغل مردمش زراعت و مالداری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قِ ری یَ)
نام فرقه ای از فرق گوناگون شیعه. این گروه به رجعت حضرت امام محمد باقر معتقدبوده اند. (خاندان نوبختی ص 251 از شهرستانی ص 125)
لغت نامه دهخدا
چاغ لوق، نوعی پرنده تیزرو
فرهنگ گویش مازندرانی