جدول جو
جدول جو

معنی باقرآبادو - جستجوی لغت در جدول جو

باقرآبادو
(قِ)
دهی است از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان که در 12 هزارگزی جنوب خاوری صیدآباد نزدیک به راه آهن درجلگه قرار دارد. ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 70 تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و حبوبات و پسته و بادام و انگور و پنبه و شغل مردمش گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی به شهر دامغان دارد. مزرعۀ نظام آبادجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ)
دهی است از دهستان شیان بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 24 هزارگزی خاور شاه آبادو 10 هزارگزی خاور حسن آباد زیری در دشت واقع است. ناحیه ای است سردسیر و دارای 578 تن سکنه، آب آن از چاه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات دیم و لبنیات و شغل مردمش گله داری و مختصری زراعت است. اهالی در زمستان عموماً به گرمسیر قصر شیرین میروند. راه فرعی به حسن آباد واقع در کنار شوسۀ کرمانشاه دارد. این آبادی در دو محل بفاصله کمی واقع و به باقرآباد علیا وسفلی مشهور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی از دهستان تبادکان است که در بخش حومه شهرستان مشهد و چهارهزارگزی مشهد واقع است و 139 تن سکنه دارد. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، بن شن. شغل اهالی آن زراعت، مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا