جدول جو
جدول جو

معنی باغیک - جستجوی لغت در جدول جو

باغیک
محلی در 220 هزارگزی طهران میان ساقه و سوریان. و آنجا ایستگاه ترن است. (یادداشت مولف).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بامیک
تصویر بامیک
(دخترانه)
بامی، درخشان، لقب شهر بلخ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بابیک
تصویر بابیک
(پسرانه)
امیری که نامش در تاریخ سیستان آمده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باریک
تصویر باریک
نازک، کم پهنا، کم قطر، کنایه از دقیق، کنایه از لاغر
فرهنگ فارسی عمید
پالیک، کفش، پاپوش چرمی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج)، پای افزار چرمین، (فرهنگ اسدی) :
از خروبالیک آنجای رسیدم که همی
موزۀ چینی می خواهم و اسب تازی،
رودکی،
و رجوع به پالیک شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
مؤنث باغی. نافرمان.
- فئۀ باغیه، طایفه ای که از اطاعت امام عادل خارج شده باشند. (از تاج العروس و اقرب الموارد). گروه نافرمان از طاعت امام عادل. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). جماعتی که از طاعت امام عادل سر باززده باشند. (یادداشت مؤلف).
-
لغت نامه دهخدا
طائفه ای از طوائف ترکمن ایران، (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 104)
لغت نامه دهخدا
از آبادیهای قدیم نزدیک شهر کرمان، مؤلف تاریخ کرمان آرد: عمرو بن خلف (صفاری) از گواشیر حرکت کرده در باغین تلاقی فریقین (با ابوجعفر دیلمی) شد، (تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 69)، غز از باغین در کنار نهر ماهان فرود آمد و صدهزار نفس را را بانواع تعذیب و شکنجه هلاک کردند، (تاریخ سلاجقه لمحمد بن ابراهیم ص 109)، امیر حسین چوپانی بمدد اردوی امیرمحمد (مظفر) رسیده وارد قریۀ باغین، هفت فرسنگی شهر شدند، (تاریخ کرمان ص 18)، شاه (عباس) بعزم بازگشت از کرمان بیرون آمده ولی ناگاه برف و باران شروع شد، ناچار در محل باغین که نخستین منزل در راه کرمان به اصفهان بوده است توقف کرد، (زندگانی شاه عباس ج 2 ص 379)، محمود (غلزائی = غلجائی) باستقبال جنود دولتی اقبال کرد، در حوالی باغین که شش فرسنگی گواشیر است تقارب فئتین شد، (تاریخ کرمان ص 295)، و رجوع به فهرست تاریخ کرمان شود، در تاریخ زندگانی شاه عباس اول تألیف فلسفی این نام بصورت باقین ضبط شده است، در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است: این دهستان در باختر بخش واقع شده و محدود است از طرف شمال بکوه بادامان، از طرف جنوب بکوه خانه کوه، از خاور ب حومه شهر و از باختر بدهستان کبوترخان شهرستان رفسنجان، وضع طبیعی این دهستان جلگه و هوای آن سردسیر است، آب قراء دهستان از قنوات تأمین میشود، فقط قسمتی از اراضی باغین بوسیلۀ رود خانه چاری که از ارتفاعات شیرینک چهارطاق سرچشمه گرفته پس از مشروب نمودن قراء قریهالعرب بدشت باغین منتهی میگردد، مشروب میشود، فصل طغیان آب رود خانه مذکور اواخر زمستان و اوایل بهار است ولی اکثرسال ها در تابستان آب ندارد، ارتفاعات دهستان در بخشهای مشیز و کویر شرح داده شده است، راه شوسۀ کرمان بتهران از وسط دهستان میگذرد، راه شوسۀ بندرعباس درآبادی باغین که مرکز دهستان است از شوسۀ کرمان به تهران منشعب میشود، این دهستان از 19 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 5246 نفر است، مرکز دهستان قصبۀ باغین و قراء مهم آن بشرح زیر است: ابراهیم آباد، سعدی و رباط، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بالیک
تصویر بالیک
کفش، پاپوش چرمی
فرهنگ لغت هوشیار
نازک و لطیف چون کمر و لب کم عرض کم پهنا مقابل پهن. عریض، کم قطر کم حجم مقابل ضخیم کلفت، لاغر، نازک دقیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریک
تصویر باریک
میان کمر باریک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باریک
تصویر باریک
کم عرض، کم پهنا، نازک، دقیق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باریک
تصویر باریک
ضيقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از باریک
تصویر باریک
Slim
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از باریک
تصویر باریک
mince
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از باریک
تصویر باریک
snodato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از باریک
تصویر باریک
mwembamba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از باریک
تصویر باریک
schlank
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از باریک
تصویر باریک
стрункий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از باریک
تصویر باریک
szczupły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از باریک
تصویر باریک
瘦的
دیکشنری فارسی به چینی
نازک، ظریف
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از باریک
تصویر باریک
پتلا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از باریک
تصویر باریک
সরু
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از باریک
تصویر باریک
delgado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از باریک
تصویر باریک
날씬한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از باریک
تصویر باریک
細い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از باریک
تصویر باریک
רָזֶה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از باریک
تصویر باریک
худой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از باریک
تصویر باریک
ramping
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از باریک
تصویر باریک
ผอม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از باریک
تصویر باریک
slank
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از باریک
تصویر باریک
magro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از باریک
تصویر باریک
पतला
دیکشنری فارسی به هندی