- باغبان
- کسی که نگاهدارنده باغ باشد
معنی باغبان - جستجوی لغت در جدول جو
- باغبان (پسرانه)
- باغبان (نگارش کردی: باخهوان)
- باغبان
- کسی که نگهبانی و پرورش گل های باغ را به عهده دارد
- باغبان
- کسی که پیشه اش پرورش گل ها و درختان باغ است، نگهبان باغ، باغ پیرا
- باغبان
- Horticulturist
- باغبان
- садовник
- باغبان
- Gärtner
- باغبان
- садівник
- باغبان
- ogrodnik
- باغبان
- horticultor
- باغبان
- orticoltore
- باغبان
- horticultor
- باغبان
- horticulteur
- باغبان
- tuinbouwkundige
- باغبان
- ชาวสวน
- باغبان
- ahli hortikultura
- باغبان
- باغيٌّ
- باغبان
- bahçıvan
- باغبان
- mtaalamu wa bustani
- باغبان
- বাগানকর্মী
- باغبان
- باغبان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و شغل باغبان حفاظت و نگاهبانی از باغ
شغل و عمل باغبان، نگهبانی باغ
ماء مور وصول باج خراج ستان محصل مالیات
پرده ای است که بر تیر کشتی می بندند، خیمه کشتی
پرده ای که در کشتی بادی نصب می کنند برای استفاده از قوۀ وزش باد جهت حرکت دادن کشتی، خیمۀ کشتی، شراع، گریبان، سرآستین
بادبان اخضر: بادبان سبز، کنایه از آسمان
بادبان اخضر: بادبان سبز، کنایه از آسمان
مامور وصول باج و خراج، باج دار، باژدار
بازدار، کسی که بازهای شکاری را رام و تربیت می کرد، بازیار