معنی باعوباب - جستجوی لغت در جدول جو

باعوباب

لغت نامه دهخدا

درختی بسیار تناور و پرشاخ و برگ که دور تنۀ آن به بیست متر می رسد و بیشتر در افریقا و استرالیا می روید

(عَ)

قریه ای است در بالای نهروان. خطیب گوید گمان کنم این آبادی غیر از بعقوبا باشد که قریه ای مشهور در ده فرسخی بغداد است. و اگر همان قریه باشد لابد الف بدان الحاق شده است. (از معجم البلدان). در ترجمه سرزمینهای خلافت شرقی آمده است: باعقوبا در ده فرسخی شمال بغدادواقع بود که کرسی نهروان علیا بشمار میرفت. (ص 64). ولی در صفحه 67 همان کتاب بنقل از حمداﷲ مستوفی گوید: نهروان شهر بزرگ است و از مداین سبعۀ عراق است... بر کنار آب تامره افتاده است و آن آب راآنجا نهروان خوانند و آن شهر اکنون به کلی خرابست وآن زمین از حساب جلولا و توابع بعقوبا باشد. (ترجمه سرزمین های خلافت شرقی ص 67). و رجوع به بعقوبا شود

لغت نامه دهخدا

باعربای

(عِ)

شهری است به ناحیۀ نصیبین. (منتهی الارب). از شهرهای معروف. (از اقرب الموارد).

لغت نامه دهخدا

باب باب

(هَِ کَ دَ)

بخش بخش، قسمت قسمت، فصل فصل: طاهر باب باب بازمیراندو بازمی نمود تا هزارهزار درم بیرون آمد که ابوسعید را هست و شانزده هزارهزار درم است که بر وی حاصل است و هیچ جای پیدا نیست، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 125)

لغت نامه دهخدا

بادوبان

پیش و پس گریبان جامه، (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا

باعورا

باعور، پدر بلعم که در زمان موسی علیه السلام بود، (ناظم الاطباء)، پدر بلعم که او زاهدی بودمستجاب الدعوات در زمان موسی علیه السلام و عاقبت ایمان برباد داد، (برهان قاطع) (آنندراج) (هفت قلزم)

لغت نامه دهخدا

بااباب

(اُ)

خبزالقرود. بائوباب. عظیم ترین درخت روی زمین است در نواحی استوائی میروید و از تیره بمباسه میباشد، ارتفاعش خیلی زیاد نیست ولی محیط تنه اش تا 20 متر می رسد بنام انجیر معابد نیز مشهور است. (از گیاهان دارویی ج 1) (از لاروس)

لغت نامه دهخدا

بائوباب

فرانسوی دیر دار از گیاهان

فرهنگ لغت هوشیار

بوباب

بائوباب بااباب

فرهنگ لغت هوشیار

معنی باعوباب - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما