- باعصمت
- نامویه
معنی باعصمت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیناموس بیعرضی بیعفتی
نهمار مهست
ناپاک، زشتکار، آلوده
دارای همت بلند، با سخاوت، جوانمرد
بزرگ عظیم باشکوه
دارای صف، با حقیقت
آنکه از فسق و گناه پرهیز نکند، بی عفت، بی ناموس
فرو خوردن فرو دادن
پاکدامنی و نا آلودگی به گناه
منع، نگه داری نفس از گناه، پاکدامنی، ملکۀ اجتناب از گناه و خطا