کار عبث و بی نفع را گویند. (برهان) (ناظم الاطباء). بیهوده. (شرفنامۀ منیری). بیهوده بود چون کار بیهوده. عنصری گوید: چون بایشان بازخورد آسیب شاه شهریار جنگ ایشان عجز گشت و سحر ایشان بادزم. (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 342). کارهای عبث و بی نفع را گویند. (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به بادرم شود.
کار عبث و بی نفع را گویند. (برهان) (ناظم الاطباء). بیهوده. (شرفنامۀ منیری). بیهوده بود چون کار بیهوده. عنصری گوید: چون بایشان بازخورد آسیب شاه شهریار جنگ ایشان عجز گشت و سحر ایشان بادزم. (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 342). کارهای عبث و بی نفع را گویند. (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به بادرم شود.
از اجداد سلیمان نبی علیه السلام. (از تاج العروس). نسبت او (سلیمان) چنین است: سلیمان بن داود بن ایشابن عوفید و بقولی ابن عوفدبن باعز. و گویند بوعزبن سلمون بن نحشون... (ترجمه مقدمۀ ابن خلدون ص 15)
از اجداد سلیمان نبی علیه السلام. (از تاج العروس). نسبت او (سلیمان) چنین است: سلیمان بن داود بن ایشابن عوفید و بقولی ابن عوفدبن باعز. و گویند بوعزبن سلمون بن نحشون... (ترجمه مقدمۀ ابن خلدون ص 15)