جدول جو
جدول جو

معنی باشاورات - جستجوی لغت در جدول جو

باشاورات
فتیلۀ سلاحهای آتشین، (دزی ج 1 ص 49)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشارات
تصویر اشارات
اشاره، نشان دادن چیزی یا کسی با حرکت چشم یا انگشت، با تکان دادن چشم و ابرو یا دست مطلبی را به کسی فهماندن یا به کاری فرمان دادن، سخن مختصر و با ایجاز
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ شی ٔ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
اقلیم بشارات، یکی از نواحی اسپانیا. عربهای اندلس این نام را بجبال سیرانوادا و نهرهای جاری آن اطلاق کنند. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 7، 76 شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
جمع واژۀ اشاره. علامتها: و در بسط سخن و کشف اشارات آن اشباعی رود. (کلیله و دمنه). و شرایط سخن آرایی در تضمین امثال... و شرح رموز و اشارات تقدیم نموده آید. (کلیله و دمنه). این سخن از اشارات و رموز متقدمان است. (کلیله و دمنه). زبانها به تحسین عبارات و تزیین اشارات او روان گشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 367) ، برداشتن سنگ را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
نام محلی است در ایالت ویکتوریا از محال استرالیا که معادن طلای آن معروف است و بیش از 30000 تن سکنه دارد که اکثر کارگران معدن هستند، (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1206)
لغت نامه دهخدا
نام سرداری افسانه ای در تاریخ ارمنستان، ارامنه گویند: هایک دوم متحد بخت النصر دوم بود و با او بیت المقدس را در محاصره داشت، در میان اسرایی که از یهود آوردند خانوادۀ شامبات بود و پسر شامبات را باگارات مینامیدند، افراد این خانواده از جهت عقل و زرنگی بمقامات عالی و بعدها در قرن نهم میلادی بسلطنت ارمنستان و گرجستان رسیدند، در گرجستان هنوز هم کسانی هستند که خودرا اعقاب با گارات (باگرات) میدانند و باگراتیون خوانده میشوند، (از ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2268)
لغت نامه دهخدا
(مُ وَ)
جمع واژۀ مشاوره: و درهمه اصناف خطابت مفید اما تعلق ممکن و غیرممکن به مشاورات و کاین و غیرکاین به مشاجرات و تعظیم و تحقیر او به منافرات بیشتر بود. (اساس الاقتباس ص 569)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
جمع اشاره، علامتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاورات
تصویر مشاورات
جمع مشاوره، اوسکارش ها رایزنی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
((اِ))
جمع اشاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
تلميحاتٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
Allusions
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
allusions
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
alusões
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
намёки
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
Anspielungen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
натяки
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اشارات، نشانه ها، معنی ضمنی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
اشارات
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
ইঙ্গিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
dokezo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
암시
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
allusioni
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
暗示
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
רמיזות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
संकेत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
sindiran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
aluzje
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
toespelingen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
暗示
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
alusiones
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اشارات
تصویر اشارات
การกล่าวถึงเป็นนัย
دیکشنری فارسی به تایلندی