جدول جو
جدول جو

معنی بازگشا - جستجوی لغت در جدول جو

بازگشا
(گُ)
قوت ممیزۀ انسانی. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
بازگرد، برگشتن از جایی، مراجعت، عود، بازگشتن، بازگردیدن، برگشتن، برگشتن از جایی، مراجعت کردن، کنایه از توبه کردن، از کاری دست برداشتن، منصرف گشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازگشاد
تصویر بازگشاد
دوباره گشودن، گشایش در سختی و پیچیدگی کار
فرهنگ فارسی عمید
(مُ ضَ)
گشادن. گشودن. مفتوح کردن. (ناظم الاطباء). باز کردن:
هم آنگه در دژ گشادند باز
برهنه شد آن روی پوشیده راز.
فردوسی.
در قلعه بازگشادند و خود را در خدمت رکاب سلطان در خاک انداختند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 274).
چون بازگشاد نامه را بند
بود اول نامه کرده پیوند.
نظامی.
در روی تو گفتم سخنی چند بگویم
رو بازگشادی و در نطق ببستی.
سعدی (طیبات).
کساد نرخ شکر در جهان پدید آید
دهان چو بازگشایی بوقت خندیدن.
سعدی (بدایع).
در دو لختی چشمان شوخ دلبندت
چه کرده ام که برویم نمیگشایی باز.
سعدی (بدایع).
ورق چو کار فروبسته بازنگشاید
بهر کتاب که نامش چو بسم عنوان نیست.
حیاتی گیلان (از ارمغان آصفی).
- دل را بازگشادن، بمجاز شادمان کردن. رفع افسردگی کردن. دل واکردن در تداول عامه:
در می بامید آن زنم چنگ
تا بازگشاید این دل تنگ.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ مَ)
عود. مراجعت. (آنندراج). رجعت. (ناظم الاطباء). ارتجاع. رجوع. مرجع:
دانی که من مقیمم بر درگه شهنشه
تا بازگشت سلطان از قلبگاه ساری.
منوچهری.
و چون کرانه شوید بازگشت بدوست. (تاریخ بیهقی). و نیز فرموده که ما وارث زمینیم و آنچه بر روی زمین است و بازگشت اهل زمین بسوی ماست. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 307).
ز روزی مدان دور ترکان گذشت
که هرگز نخواهد بدش بازگشت.
(گرشاسب نامه).
کی بازگشت خواهی زی خالق ای برادر
آنگه که بهر خدمت مخلوق را نشایی.
ناصرخسرو.
حق تعالی خطاب فرماید که نگفته بودم ایشان را که این آسمان و زمین و هرچه در وی است همه را من آفریدم و باز میراث بمن مانده و بازگشت همه بحضرت من خواهد بود. (قصص الانبیاء ص 16).
داده قرار هفت زمین را ببازگشت
کرده خبر چهار امین را ز ماجرا.
خاقانی.
ز تست اولین حرف را سرگذشت
به تست آخرین حرف را بازگشت.
نظامی.
اگر سالکی محرم راز گشت
نبندند بر وی در بازگشت.
سعدی (بوستان).
لغت نامه دهخدا
تصویری از بازگشاد
تصویر بازگشاد
دوباره گشودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
مراجعت، رجعت، ارتجاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازگشایی
تصویر بازگشایی
((گُ))
دوباره فعال شدن اداره، مؤسسه و مانند آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
((گَ))
برگشت از جایی، مراجعت، رجوع از آهنگی به آهنگ مناسب دیگر (موسیقی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
مراجعت، مراجعه، مرجوع، توبه، رجعت، عطف
فرهنگ واژه فارسی سره
افتتاح، گشایش
متضاد: تعطیل، تعطیلی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اعاده، برگشت، رجعت، عدول، عطف، عقب نشینی، عود، مراجعت، نکس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
يعود
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بازگشایی کردن
تصویر بازگشایی کردن
Reopen
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
Reappearance, Retraction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
réapparition, (FR) rétractation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
ponowne pojawienie się, (PL) wycofanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
재등장 , 동일성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
повторное появление , отзыв
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
Wiederauftauchen, (DE) Zurücknahme
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
دوبارہ ظہور , واپس لینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
পুনরায় আবির্ভাব , প্রত্যাহার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
kuonekana tena, (SW) kutoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
yeniden ortaya çıkma, (TR) geri çekilme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
הופעה מחדש , חזרה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
再出現 , 同一性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
再现 , 相同
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
पुनःप्रकट , वापसी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
kemunculan kembali, (ID) pencabutan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
การปรากฏอีกครั้ง , การถอน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
heroptreden, (NL) intrekking
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
reaparición, (ES) retractación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
повторна поява , відкликання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
reaparição, (PT) retratação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بازگشت
تصویر بازگشت
riapparizione, (IT) ritrattazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی